انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Optimization of Mercury Adsorption Process from Aqueous Solutions using Polypyrrol/clinoptilolite Composites with Taguchi Methodبهینه سازی فرآیند جذب جیوه از محیط آبی به وسیله کامپوزیت پلی پیرول بر روی کلینوپتیلولیت با روش تاگوچی19220612653410.22034/jewe.2020.260842.1480FAحسین اسفندیاناستادیار، دانشکده فناوری های نوین مهندسی، دانشگاه تخصصی فناوری های نوین آمل، آمل، ایران0000-0001-5024-495XJournal Article20201206The release of heavy metals into the environment has caused major problems around the world due to industrialization and urbanization. The aim of this study was to examine the possibility of mercury (Hg(II)) removal from aqueous solution in batch process using synthesized functional polypyrrol/ clinoptilolite nanocomposite. The morphology and functional groups of the nanocomposites were characterized using scanning electron microscope (SEM), Fourier-transform infrared spectroscopy (FTIR) and BET. The adsorbent modified was used to remove mercury from aqueous solution. The experiments and optimization were performed based on experimental design with three levels of variables using Taguchi method. Results revealed that in mercury sorption tests in aqueous solution, pH solution has the greatest impact on the removal efficiency of mercury and mercury sorption in the alkaline conditions is more than acidic and neutral solution. The highest removal efficiency of mercury (approximately 95%) from aqueous solution with a concentration of 50 mg/l was obtained in the values of the third level of the operational variables pH, contact time, and adsorbent mass, which were 10, 30 min and 0.35 g, respectively. The concentration of mercury ions in aqueous solution was measured using an atomic absorption spectrometer. The study of adsorption isotherm models was performed by four isotherms of Langmuir, Friendlich, Dabinin Radskovich, and Tamkin. The results showed that the maximum adsorption capacity of mercury by polymer composite was 42.37 mg/g.انتشار فلزات سنگین در محیطزیست بهدلیل صنعتیشدن و گسترش شهرنشینی مشکلات بزرگی در سراسر جهان بههمراه داشته است. هدف از این مطالعه بررسی امکان حذف جیوه (Hg(II)) از محلول آبی در فرآیند جذب ناپیوسته با استفاده از نانوکامپوزیت سنتز شده پلی پیرول/کلینوپتیلولیت (PPy/Clinoptilolite) بود. ریختشناسی و گروههای عاملی نانوکامپوزیت با استفاده از اسکن میکروسکوپ الکترونی (SEM)، اسپکتروسکوپ مادونقرمز فوریه (FTIR) و BET بررسی شد. از جاذب تهیهشده برای حذف جیوه از محلول آبی استفاده شد. آزمونها و نتایج بهینهسازی حاصل از آنها بر اساس طراحی آزمایشها در سه سطح از متغیرها با استفاده از روشتاگوچی انجام شد. نتایج نشان داد که در آزمونهای حذف جیوه از محلول آبی، pH محلول بیشترین تأثیر را بر روی راندمان حذف جیوه داشته و در محیط بازی، تأثیر حذف جیوه بیشتر از شرایط اسیدی و خنثی محلول میباشد. بیشترین راندمان حذف جیوه (حدود 95%) از محلول آبی با غلظت mg/l 50، در مقادیر سطح سوم متغیرهای عملیاتی pH، زمان تماس و جرم جاذب بهدست آمد که بهترتیب 10، min30 و g 35/0 بد. غلظت یونهای جیوه در محلول آبی با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. مطالعه مدلهای ایزوترم جذب توسط چهار ایزوترم لانگمیر، فرندلیچ، دابینین رادشکویچ و تمکین انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین ظرفیت جذب جیوه توسط کامپوزیت پلیمری mg/g 37/42 میباشد.http://www.jewe.ir/article_126534_a3038ae5318130dc0979eefaf17f9352.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Evaluation of Phytoremediation Potential and Yield of Helianthus annuus under Sewage Sludgeبررسی پتانسیل گیاهپالایی و عملکرد گیاه آفتابگردان زینتی تحت تاثیر لجن فاضلاب20721912285910.22034/jewe.2021.255358.1458FAالهام محمدیاندانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایرانسید ابراهیم هاشمی گرم درهاستادیار، گروه مهندسی آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایرانمریم وراوی پوردانشیار، گروه مهندسی آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20201101Many ornamental plants have the ability to extract toxic metals from the soil and are able to store large amounts of metals in their organs with no health problems for humans as they do not enter the human food chain. This study aimed to investigate the effect of sewage sludge application on the performance of <em>Helianthus annuus</em> and to investigate its phytoremediation ability for heavy metals (Pb, Ni and Cd) in soil. This study was carried out with three levels of sewage sludge related to southern Tehran wastewater treatment plant, including 0, 10 and 20 percent by weight of soil in three replications in a completely randomized block design on <em>Helianthus annuus</em>. The results showed that the application of sewage sludge caused a significant increase in the concentration of heavy metals and wet and dry yield of different parts of the flower in the plant. Application of sewage sludge at 20 percent by weight of soil was more suitable for growth index and accumulation of heavy metals in plant in terms of growth index such as wet weight (root 12.03 g and shoot 48.56 g), dry weight (root 1.97 g and shoot 8.69 g), stem diameter (0.78 cm), stem height (19.4 cm) and flower diameter (7.44 cm) as well as concentration of heavy metals Pb (root and shoot 9.09 and 4.35 mg/kg respectively), Ni (root and shoot 3.65 and 2.04 mg/kg respectively) and Cd (root and shoot 0.598 and 0.364 mg/kg respectively). Due to root bioaccumulation factor above 1 and transfer factor less than 1, <em>Helianthus annuus</em> is a plant suitable for the uptake and transfer of heavy metals, which prevents the entry of heavy metals into the shoot parts by a plant stabilization mechanism.بسیاری از گیاهان زینتی توانایی استخراج فلزات سمی از خاک را داشته و قادرند مقادیر بالایی از فلزات را در اندامهای خود ذخیره کنند و از آنجاییکه وارد زنجیره غذایی انسان نمیشوند، فاقد مشکلات سلامتی برای انسان میباشند. این پژوهش با هدف تعیین عملکرد گیاه آفتابگردان زینتی و بررسی توانایی گیاهپالایی فلزات سنگین موجود در خاک توسط آن انجام شد. این پژوهش با سه سطح لجن مربوط به تصفیهخانه فاضلاب جنوب تهران، شامل 0، 10 و 20% وزنی خاک، در سه تکرار و در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی روی گیاه آفتابگردان زینتی انجام شد. نتایج نشان داد که کاربرد لجن فاضلاب سبب افزایش معنیدار غلظت فلزات سنگین و عملکرد تر و خشک بخشهای مختلف گل در گیاه شد. استفاده از لجن فاضلاب به میزان 20% وزنی خاک، از نظر شاخص رشد مانند وزن تر (ریشه و اندام هوایی بهترتیب 03 /12 و g 56/48)، وزن خشک (ریشه و اندام هوایی بهترتیب 97/1 و g 69/8)، ، قطر ساقه (cm 78/0)، ارتفاع ساقه (cm 4/19) و قطر گل (cm 44/7) و نیز غلظت فلزات سنگین سرب (ریشه و اندام هوایی بهترتیب 09/9 و mg/kg 35/4)، نیکل (ریشه و اندام هوایی بهترتیب 65/3 و mg/kg 04/2) و کادمیوم (ریشه و اندام هوایی بهترتیب 598/0 و mg/kg 364/0)، مناسبتر بود. با توجه به فاکتور تجمع زیستی ریشه بالای یک و فاکتور انتقال کمتر از یک، گیاه آفتابگردان زینتی یک گیاه مناسب برای جذب و انتقال فلزات سنگین بوده که با سازوکاری تثبیت گیاهی، از ورود فلزات سنگین به بخشهای هوایی جلوگیری میکند.http://www.jewe.ir/article_122859_c7e931b50a416ab460f9f333b80344f2.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220220118Comparision of Birjand Plain Aquifer Chromium Monitoring Network Using Principal Component Analysis (PCA) and Entropy Theoryمقایسه شبکه پایش کروم آبخوان دشت بیرجند با استفاده از روش آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA) و تئوری آنتروپی22023112249910.22034/jewe.2020.254396.1448FAعباس خاشعی سیوکیدانشیار، گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایرانعلی شهیدیدانشیار، گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایرانسمیرا رهنمادانشجوی دکتری، گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایرانJournal Article20200925In order to efficiently and effectively manage groundwater resources, it is very important to determine the important points for sampling in terms of reducing the sample size and saving cost and time. In this study, the main chrome monitoring network of Birjand plain aquifer was designed using principal component analysis method and entropy theory, which is a practical method in evaluating quality monitoring systems. For this purpose, 25 aquifers of Birjand plain with a statistical length of 5 yr (2015-2019) were surveyed. In the study area, the average annual chromium (hexavalent) of groundwater was studied using principal component analysis technique and entropy theory to determine the effective sampling wells in the aquifer of this plain. The results showed that out of 25 wells in the study area, 15 wells can be introduced as groundwater chromium index wells of Birjand plain aquifer having a good distribution in the area that can play an important role in reducing sampling costs. Moreover, in order to consider the time factor in the changes, this method was performed in two time periods of 2 and 3 yr. The results showed that in the period of 2 yr (2015-2016), 19 wells were selected as effective wells, while the number reduced to 17 wells in the period of 3 yr (2017-2019). Entropy theory showed that all wells in the region are of equal importance in monitoring network design.بهمنظور مدیریت کارا و مؤثر منابع آب زیرزمینی، تعیین نقاط مهم جهت نمونهبرداری به لحاظ کاهش حجم نمونهها و صرفهجویی در هزینه و زمان بسیار مهم است. در این مطالعه با استفاده از روش آنالیز مؤلفههای اصلی و تئوری آنتروپی که روشی کاربردی در ارزیابی سامانههای پایش کیفی میباشد به طراحی شبکه پایش کروم آبخوان دشت بیرجند پرداخته شد. در این پژوهش، 25 چاه بهرهبرداری آبخوان دشت بیرجند با طول آماری yr 5 (1397-1393) موردبررسی قرار گرفت. در منطقه موردمطالعه میانگین سالانه پارامتر کروم (شش ظرفیتی) آب زیرزمینی با استفاده از تکنیک آنالیز مؤلفههای اصلی و تئوری آنتروپی موردبررسی قرار گرفت تا چاههای نمونهبرداری مؤثر در آبخوان این دشت مشخص گردد. نتایج نشان داد که از بین 25 چاه موجود در منطقه موردمطالعه، میتوان 15 چاه بهعنوان چاه شاخص کروم آب زیرزمینی آبخوان دشت بیرجند معرفی نمود که از پراکندگی خوبی در منطقه برخوردار هستند که میتواند در کاهش هزینههای نمونهبرداری نقش مهمی داشته باشد. همچنین جهت در نظر گرفتن عامل زمان در تغییرات این روش در دو دوره زمانی 2 و yr 3 ساله انجام شد. نتایج نشان داد که در دوره زمانی yr 2 (1394-1393) 19 چاه بهعنوان چاه مؤثر انتخاب شدند که در دوره زمانی yr 3 (1397-1395) این تعداد به 17 چاه تقلیل پیدا کرد. تئوری آنتروپی نشان داد که کلیه چاههای موجود در منطقه از اهمیت یکسانی در طراحی شبکه پایش برخوردار هستند.http://www.jewe.ir/article_122499_212291f2e4c892513597dee4c55f49c9.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Site Location of Municipal Wastewater Treatment Plant Using Land Suitability Model (Case Study: Kouhdasht City)مکان یابی تصفیه خانه فاضلاب شهری با استفاده از مدل تناسب اراضی (مطالعه موردی: شهر کوهدشت)23224212863910.22034/jewe.2021.271917.1507FAبهزاد شاهمرادیدانشیار، گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران0000-0002-2120-4518رسول پورامراییدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایرانJournal Article20210205Wastewater treatment plants are among the main infrastructures of a city that in addition to considering the topography of the community and the type of wastewater collection network, it is necessary to construct them in a suitable place by considering appropriate criteria. Due to odors and technical and hydraulic problems, it is essential to locate wastewater treatment plants accurately, using a suitable model. The purpose of this study was to investigate the suitability of land for the construction of wastewater treatment plant in the city of Kouhdasht (Lorestan province). For this purpose, three main criteria of geology, environment and economy and eight sub-criteria (percentage of slope, lithology, soil, distance from the settlement, road, river, distance from wells and springs, and land use) were used and assessed. Multi-criteria analysis model (MCA) in combination with GIS was used to weigh the sub-criteria. The results of this study showed that in the study area, three zones or areas in the south of Kouhdasht town are suitable for the construction of municipal wastewater treatment plants. These areas correspond to low slope lands (0-7%) with rainfed agricultural use and had a maximum distance from the city of Kouhdasht and Azadbakht rural complex. Considering the forest use and irrigated agriculture in the north of the area and also the north-south slope in Kouhdasht, it can be said that the areas identified in this study for the construction of municipal wastewater treatment plant have the highest land suitability and are suitable for the purpose under consideration.تصفیهخانههای فاضلاب از جمله زیرساختهای اصلی یک شهر بوده که لازم است علاوه بر درنظر گرفتن توپوگرافی، اجتماع، و نوع شبکه جمعآوری فاضلاب با درنظر گرفتن معیارهای اصلی در جای مناسبی احداث شوند. با توجه به ایجاد بو و مسائل فنی و هیدرولیکی نیاز میباشد مکانیابی تصفیهخانههای فاضلاب بهصورت دقیق و با بهرهگیری از مدلی مناسب صورت گیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی تناسب اراضی جهت احداث تصفیهخانه فاضلاب شهر کوهدشت (استان لرستان) بود. برای این منظور از سه معیار اصلی زمینشناسی، محیطزیستی و اقتصادی و هشت زیرمعیار شامل درصد شیب، سنگشناسی، خاک، فاصله از سکونتگاه، جاده، رودخانه، فاصله از چاه و چشمه، و کاربری اراضی استفاده شد. برای وزندهی به معیارها، از مدل تحلیل چند معیاره (MCA) و تلفیق آن با GIS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که در محدوده مورد بررسی سه پهنه یا ناحیه در جنوب شهر کوهدشت برای احداث تصفیهخانه فاضلاب شهری مناسب میباشد. این نواحی منطبق بر اراضی کمشیب (7-0%) با کاربری کشاورزی دیم بوده و دارای حداکثر فاصله نسبت به شهر کوهدشت و مجموعه روستایی آزادبخت بود. با توجه به کاربری جنگلی و کشاورزی آبی در شمال محدوده و همچنین جهت شیب شمالی- جنوبی در محدوده شهر کوهدشت، میتوان گفت که پهنههای مشخص شده در این پژوهش بهمنظور احداث تأسیسات سیستم فاضلاب شهری دارای بیشترین تناسب ارضی بوده و برای هدف مورد بررسی مناسب میباشند.http://www.jewe.ir/article_128639_dbc9733cf0c12657dbaa0868fa0c1743.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Adsorption of Edifenphos pesticide using polypyrrole modified zeolite compositeجذب آفت کش ادیفنفوس با استفاده از کامپوزیت زئولیت اصلاح شده با پلی پیرول24325412683510.22034/jewe.2021.252797.1467FAفاطمه سمیعیدانش آموخته کارشناسی ارشد،گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت الله آملی، آمل، ایرانآرزو قادیاستادیار،گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت الله آملی، آمل، ایران0000-0002-2273-369Xمجتبی معصومیاستادیار،گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت الله آملی، آمل، ایرانJournal Article20201114Today, due to the growing population and increasing agricultural and food production, the use of toxins and organophosphate and organochlorine pesticides, especially Edifenphos, is increasing in the agricultural sector. One of the most effective ways to remove such toxins is to use the adsorption method. Therefore, the present study investigated the removal of Edifenphos fungicide from aqueous solution using polypyrrole composite on natural perlite zeolite. It is notworthy that each experiment was performed in a discontinuous system. For this purpose, after removing possible impurities in perlite through heating at 550 °C and then activating perlite with 0.06 N sulfuric acid, PPy/perlite nanocomposite was prepared. The structure of the adsorbents synthesized was identified using X-ray diffraction (XRD) analysis, scanning electron microscopy (SEM), and Fourier transform infrared (FTIR) spectroscopy. Then, the effect of experimental parameters of pH, contact time, adsorbent mass, and temperature on adsorption was studied. The results showed that the optimal conditions for adsorption of Edifenphos by PPy/Perlite were pH 6, contact time 18 min, and adsorbent amount of 0.3 g/100 ml. Examination of the effect of temperature also showed that increasing the temperature has a positive effect on the removal efficiency. Finally, the study of the process thermodynamics showed a spontaneous and endothermic process.امروزه بهدلیل رشد روز افزون جمعیت و افزایش تولیدات کشاورزی و مواد غذایی، استفاده از سموم و آفتکشهای اورگانوفسفره و اورگانوکلره مخصوصا ادیفنفوس در بخش کشاورزی درحال افزایش است. یکی از مؤثر ترین روش ها برای حذف چنین سمومی استفاده از روش جذب سطحی است. از اینرو، پژوهش حاضر به بررسی حذف قارچکش ادیفنفوس از محلول آبی به کمک کامپوزیت پلی پیرول بر روی زئولیت طبیعی پرلیت پرداخت. لازم بهذکر است تمامی آزمایش ها در سیستم ناپیوسته صورت گرفت. برای این منظور، پس از حذف ناخالصیهای احتمالی در پرلیت از طریق حرارتدادن در دمای C° 550 و سپس فعالسازی پرلیت با سولفوریک اسید N 06/0، نانوکامپوزیت PPy/perlite تهیه شد. شناسایی ساختار جاذبهای سنتز شده بهوسیله آنالیز پراش اشعه ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، و طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR) انجام گرفت. در ادامه، اثر پارامترهای تجربی pH، زمان تماس، مقدار جرم جاذب و دما بر جذب سطحی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که شرایط بهینه جذب ادیفنفوس بهوسیلهPPy/Perlite ، 6 pH ، زمان تماس min 18 و میزان جاذب g 3/0 در ml 100 بوده است. بررسی اثر دما نیز نشان داد که افزایش دما تاثیر مثبت در راندمان حذف دارد. در نهایت، بررسی ترمودینامیک فرآیند نیز نشاندهنده یک فرآیند خود بهخودی و گرماگیر بود.http://www.jewe.ir/article_126835_f2a071421ea53f35016bb597855327d1.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Daily Rainfall Estimation using ANFIS Combination Models Trained by Clustering of Fuzzy c-Means and Evolutionary Algorithmsتخمین بارش روزانه با استفاده از مدل های ترکیبی ANFIS آموزش داده شده توسط روش خوشه بندی میانگین هایc فازی و الگوریتم های تکاملی25526612286010.22034/jewe.2021.237529.1376FAمحمد نجف زادهاستادیار، گروه مهندسی آب، دانشکده مهندسی عمران و نقشهبرداری، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران0000-0002-4100-9699دیاکو افروزیکارشناس ارشد، گروه مهندسی آب، دانشکده مهندسی عمران و نقشهبرداری، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایرانعلی برزکارکارشناس ارشد، گروه مهندسی آب، دانشکده مهندسی عمران و نقشهبرداری، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایرانJournal Article20200630Nowadays, due to the high uncertainty in estimating precipitation in different geographical areas, the use of computational intelligence methods based on optimization algorithms to accurately estimate daily precipitation has been considered by water engineers. In the present study, the combined Adaptive Neuro Fuzzy Inference System and Wavelet transform (W-ANFIS) method was used as a pre-processor for daily rainfall data to estimate precipitation values. The structure of the W-ANFIS hybrid model was developed using the Fuzzy Clustering Means (FCM) method in the training phase. Moreover, constant coefficients of membership functions applied in the ANFIS model were optimized using four optimization algorithms including Genetic Algorithm (GA), Particle Swarm Optimization (PSO), Differential Evolution (DE), and Ant Colony community (ACO). In the present study, rainfall statistics of Izmir basin in the western part of Turkey were used. Through applying five-time delays in daily rainfall statistics as well as decomposing each time delay in the three levels of wavelet transform, each of the W-ANFIS optimal models had twenty input variables. The results of the statistical analysis for both training and testing stages by the Root Mean Square Error (RMSE) and Mean Absolute Error (MAE) showed that the application of the DE algorithm into W-ANFIS structure had the best performance (RMSE = 22.22 and MAE = 17.11mm) than other combined models with PSO (RMSE = 28.11 and MAE = 24.11 mm), ACO (RMSE = 30.41 and MAE = 26.50 mm), and GA (RMSE = 25.70 and MAE = 18.11 mm).امروزه بهدلیل وجود عدم قطعیت بالا در تخمین بارش در مناطق مختلف جغرافیایی، بهکارگیری روشهای هوش محاسباتی بر مبنای الگوریتمهای بهینهساز جهت تخمین دقیق بارشهای روزانه مورد توجه مهندسین آب قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، از سیستم تطبیقی فازی عصبی استنتاجی (ANFIS)بههمراه تبدیل موجک (W) بهعنوان پیشپردازشگر دادههای بارش روزانه جهت تخمین مقادیر، مورد استفاده قرار گرفت. ساختار مدل ترکیبی W-ANFIS با استفاده از روش خوشهبندی میانگینهای c فازی (FCM) در مرحله آموزش توسعه داده شد. همچنین، ضرایب ثابت توابع عضویت موجود در مدل ANFIS با بهکارگیری چهار الگوریتم بهینهساز وراثتی (GA)، ازدحام ذرات (PSO)، تکامل تفاضلی (DE) و جامعه مورچگان (ACO)بهینه شدند. در این پژوهش، آمار بارندگی دوره yr 11 حوضه ازمیر واقع در غرب کشور ترکیه استفاده شد. با بهکارگیری پنج تأخیر زمانی در آمار بارش روزانه و همچنین تجزیهشدن هر یک از تأخیرهای زمانی در سه سطح حاصل از تبدیل موجک، هر یک از مدلهای بهینه W-ANFIS دارای 20 متغیر ورودی شدند. نتایج حاصل از آنالیز آماری مراحل آموزش و آزمایش با استفاده از پارامترهای ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و خطای مطلق میانگین (MAE) نشان دادند که کاربرد الگوریتم تکامل تفاضلی در ساختار مدل W-ANFIS با داشتن RMSE و MAE برابر با 22/22 وmm 11/17 در مقایسه با سایر مدلهای ترکیبی حاصل از PSO (11/28 و mm 11/ 24)، ACO (41/30 و mm50/26) و GA (11/18 وmm 70/25) از دقت بالایی برخوردار میباشد.http://www.jewe.ir/article_122860_d5a7bae44b35b5b23ba39822eb3c3747.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Geostatistical Evaluation with Drinking Groundwater Quality Index (DGWQI) in Birjand Plain Aquiferارزیابی زمین آماری با شاخص کیفیت آب زیرزمینی به منظور آشامیدن (DGWQI) در آبخوان دشت بیرجند26727812863610.22034/jewe.2021.256731.1464FAمبین افتخاریدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه مهندسی عمران آب و سازههای هیدرولیکی، دانشکده مهندسی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی ، مشهد، ایران0000-0002-1031-1270سید احمد اسلامی نژادکارشناس ارشد، گروه مهندسی نقشهبرداری، دانشکده مهندسی نقشهبرداری و اطلاعات مکانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-7587-3779علی حاجی الیاسیدانشجوی دکترای، گروه مهندسی عمران، دانشکده مهندسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانمحمد اکبریاستادیار، گروه مهندسی عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران0000-0002-6882-874XJournal Article20201110Groundwater is the main source of drinking water in the semi-arid regions of Iran. Therefore, monitoring the quality of this valuable resource is vital. Hence, the purpose of this study was to investigate and prepare a groundwater quality map of Birjand located in the semi-arid region of eastern Iran using GIS-based geostatistical analysis with Drinking Groundwater Quality Index (DGWQI). For this purpose, the collected groundwater quality data of 27 agricultural wells during the years 2014-2019 were used. The results of spatial analysis show that 63% of the aquifer area was in the appropriate quality category, 18% in the poor category, 10% in the very poor category and 9% of the aquifer area was in the non-drinking category. Sensitivity analysis indicated that Mg<sup>2+</sup>, EC, and TDS parameters with the highest mean change index of 18.98, 20.68 and 19.04 were the most sensitive parameters in calculating DGWQI, respectively. Error evaluation calculated by R<sup>2</sup> and RMSE methods on conventional kriging and spherical variogram models showed good performance for spatial analysis of all parameters including DGWQI, Mg<sup>2+</sup>, EC, and TDS. The DGWQI map shows that the western and southwestern parts of the aquifer do not have good quality conditions for extracting drinking water.آب زیرزمینی منبع اصلی تأمین آب شرب در مناطق نیمهخشک ایران است؛ بنابراین، نظارت بر کیفیت این منبع ارزشمند، حیاتی است. از اینرو، هدف از این مطالعه بررسی و تهیه نقشه کیفیت آب زیرزمینی بیرجند واقع در منطقه نیمهخشک شرق ایران با استفاده از تحلیل زمینآماری مبتنی بر GIS و با شاخص کیفیت آب زیرزمینی بهمنظور آشامیدنی DGWQI)) بود. برای این منظور از دادههای جمعآوریشده کیفیت آب زیرزمینی 27 حلقه چاه کشاورزی در طی سالهای 1398 - 1393 استفاده شد. نتایج تحلیلهای مکانی بیانگر این بود که 63% مساحت آبخوان در رده کیفی مناسب، 18% مساحت در رده ضعیف، 10% مساحت در رده خیلی ضعیف و 9% مساحت آبخوان نیز در رده غیرآشامیدنی قرار داشت. تحلیل حساسیت نشان داد که پارامترهای Mg<sup>2+</sup>، EC و TDS با بالاترین میانگین شاخص تغییر 98/18، 68/20 و 04/19 بهترتیب حساسترین پارامترها در محاسبه DGWQI بودند. ارزیابی خطا به روش R<sup>2</sup> و RMSE، روی مدلهای کریجینگ معمولی و تغییرنگار کروی عملکرد خوبی برای تحلیل فضایی تمام پارامترها از جمله DGWQI، Mg<sup>2+</sup>، EC و TDS را نشان داد. نقشه DGWQI نشان میدهد که بخش غربی و جنوب غربی آبخوان از شرایط کیفی مناسبی جهت استحصال آب شرب مناسب برخوردار نمیباشد.http://www.jewe.ir/article_128636_00c7b61cdf0bc5e8a8fa4f7fd5e65205.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Water Resources Supply and Demand Modeling using the Concept of Ecosystem Services in Sirvan Transboundary Basinمدلسازی عرضه و تقاضای منابع آب با بهرهگیری از مفهوم خدمات اکوسیستمی در حوزه آبریز مرزی سیروان27929212783710.22034/jewe.2021.261473.1488FAجهانبخش بالیستدانشجوی دکتری، گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-4431-3290بهرام ملک محمدیدانشیار، گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-3964-7536حمیدرضا جعفریاستاد، گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست، پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، تهران، ایراناحمد نوحه گراستاد، گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20201219Water resources have always been a limiting factor in environmental planning. Understanding the status of this critical resource can have a significant impact on proper land use planning. This study aimed to estimate the water supply and demand as an ecosystem service and to identify areas with water stress in the Sirvan transboundary basin. This goal could be achieved using the concept of ecosystem services, which is new thinking in the earth sciences, and using geographical, climatic data, and satellite images. After relative corrections, Landsat satellite images for 2019 were prepared, and the LULC map was produced. Then precipitation, evapotranspiration, and root depth layers were created. The latest inputs, including the Evapotranspiration coefficients of the land cover and related tables, were prepared and modeled in the InVEST 3.8.9 software environment. The results showed that the amount of water yield in this watershed is 5,381 million m<sup>3</sup>/yr, where the sub-basin 5, 11, and 1 have the highest water yield with 1426, 906, and 621 million m<sup>3</sup>/yr. and sub-basin 2 with 100 million m<sup>3</sup>/yr have the lowest water yield. The sub-basin 5 with 110 million m<sup>3</sup>/yr has the highest consumption, and the sub-basin 2 with 7 Mm<sup>3</sup>/yr has the lowest consumption. Sub-basin 4, where the city of Sanandaj is located, has the highest water stress.منابع آب همیشه بهعنوان یک عامل محدودکننده در برنامهریزی محیطزیست نقش دارد. شناخت وضعیت این منبع مهم میتواند تأثیر زیادی در برنامهریزی صحیح استفاده از سرزمین را داشته باشد. هدف از این پژوهش برآورد میزان عرضه و تقاضای آب بهعنوان یک خدمت اکوسیستمی و شناسایی مناطق دارای تنش آبی در سطح حوضه آبریز مرزی سیروان بود. این کار با بهرهگیری از مفهوم خدمات اکوسیستمی که تفکری نوین در علوم زمین است و با استفاده از دادههای جغرافیایی، اقلیمی و تصاویر ماهوارهای قابل انجام است. در این راستا ابتدا تصاویر ماهوارهی لندست برای سال 2019 پس از انجام تصحیحات مختلف آمادهسازی و نقشه کاربری اراضی تولید شد. سپس اطلاعات بارش، تبخیر و تعرق، عمق ریشه، ضرایب تبخیر و تعرق پوشش زمین و جدولهای مربوطه آمادهسازی و در محیط نرمافزار InVEST 3.8.9 مدلسازی شد. نتایج نشان داد که مقدار تولید آب در این حوضه Mm<sup>3</sup>/yr 5380 است که زیرحوضههای 5، 11 و 1 دارای بیشترین میزان تولید آب با 1426، 906 و Mm<sup>3</sup>/yr 631؛ و زیرحوضه شماره 2 با Mm<sup>3</sup>/yr 100 دارای کمترین تولید آب هستند. زیرحوضه شماره 5 با Mm<sup>3</sup>/yr 110 دارای بیشترین میزان مصرف و زیرحوضه شماره دو با Mm<sup>3</sup>/yr 7 دارای کمترین میزان مصرف است. بر اساس محاسبات تولید و مصرف، زیرحوضه 4 دارای بیشترین مشکلات در تأمین آب است.http://www.jewe.ir/article_127837_bfabc8a7202700c19f015e483befe1db.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Application of InVEST Ecosystem Services Model to Prioritize Sub-watersheds of Talar in term of Soil Erosion, Sediment Retention and Yieldکاربست مدل خدمات بومسازگان InVEST در اولویتبندی زیرآبخیزهای تالار از نظر هدررفت خاک، نگهداشت و تولید رسوب29330312151010.22034/jewe.2020.257980.1470FAمحسن ذبیحیدانش آموخته دکتری، گروه آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانحمید رضا مرادیدانشیار، گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران0000-0002-4601-4702عبدالواحد خالدیدرویشاندانشیار، گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران0000-0002-5596-5411مهدی غلامعلیفرداستادیار، گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانJournal Article20201121Ecosystem services refer to the benefits and advantages provided directly and indirectly by ecosystem to the people. The concept of ecosystem services has been recognized as a tool for comprehensive decision-making in natural resource management, land use policy design and land use planning in recent years. In this regard, the present study was planned to implement the InVEST sediment delivery ratio (SDR) model and prioritize sub-watersheds of the Talar in Mazandaran province in terms of soil loss, sediment retention and sediment yield. For this purpose, the input factors of the model prepared were including rainfall erosivity, soil erodibility, land use, digital elevation model, crop management, land management, sediment connectivity index, K parameter (Determinant of the relationship shape between hydrological connection and SDR) and maximum SDR in the study watershed and then were employed to the mentioned model. Based on the results, the amount of annual soil loss, sediment retention and, sediment yield (ton) obtained were 652683, 757588 and 57426, respectively. Moreover, the spatial changes of the studied variables indicated an increasing trend from the south to the north of the research watershed. In addition, Aseran sub-watershed (2.23 ton/ha) in terms of sediment retention hydrological service and Ghadmagah sub-watershed in terms of soil loss (4.43 ton/ha) and sediment yield (0.39 ton/ha) as critical sub-watersheds were identified. The results of sub-watersheds prioritization based on sediment retention can be used in environmental policy-making in order to carry out executive operations of rehabilitation and achieving sustainable development in the study area.خدمات بومسازگان به سود و مزایای فراهمشده مستقیم و غیرمستقیم توسط بومسازگان برای مردم اطلاق میشود. مفهوم خدمات بومسازگان در سالهای اخیر بهعنوان ابزاری برای تصمیمسازی جامع در مدیریت منابع طبیعی، طراحی سیاستهای کاربری اراضی و آمایش سرزمین شناختهشده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف اجرای مدل خدمات بومسازگان نسبت تحویل رسوب InVEST و اولویتبندی زیرآبخیزهای تالار در استان مازندران از نظر هدررفت خاک، نگهداشت رسوب و تولید رسوب برنامهریزی شد. بدین منظور، عوامل ورودی مدل شامل فرسایندگی باران، فرسایشپذیری خاک، کاربری اراضی، مدل رقومی ارتفاع، مدیریت زراعی، مدیریت اراضی، شاخص اتصال رسوبی، پارامتر K (تعیینکننده شکل ارتباط اتصال هیدرولوژیک و نسبت تحویل رسوب) و حداکثر نسبت تحویل رسوب در آبخیز مطالعاتی تهیه و برای اجرا به مدل مذکور معرفی شد. بر اساس نتایج، مقدار هدررفت خاک، نگهداشت رسوب و تولید رسوب بر حسب ton در مقیاس سالانه بهترتیب برابر با 652683، 757588 و 57426 بهدست آمد. همچنین، تغییرات مکانی متغیرهای موردبررسی حاکی از روند افزایشی از سمت جنوب به شمال آبخیز مطالعاتی میباشد. علاوه بر این، زیرآبخیز آسران (ton/ha 23/2) از نظر خدمت هیدرولوژیک نگهداشت رسوب و زیرآبخیز قدمگاه از نظر هدررفت خاک (ton/ha 43/4) و تولید رسوب (ton/ha 39/0) بهعنوان زیرآبخیزهای بحرانی مشخص شدند. نتایج اولویتبندی زیرحوضهها بر اساس نگهداشت رسوب میتواند در سیاستگذاریهای مرتبط با محیطزیست بهمنظور انجام عملیاتهای اجرایی احیاء و در نهایت نیل به توسعه پایدار در منطقه مطالعاتی مورداستفاده قرار گیرد.http://www.jewe.ir/article_121510_733bdaccf4d178880becdbd0e4066375.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Development of a Hybrid Adaptive Neuro Fuzzy Inference System - Harris Hawks Optimizer (ANFIS-HHO) Model to Predict Soil Cation Exchange Capacityتوسعه مدل هیبریدی شبکه عصبی فازی- الگوریتم شاهین هریس (ANFIS-HHO) جهت پیشبینی ظرفیت تبادل کاتیونی خاک30431712878010.22034/jewe.2021.254271.1447FAسامی قوردویی میلاندانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه مهندسی آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-8404-6679شادی بهمنیدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانهانا سلیمیدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانمحمد علی قربانیاستاد، گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20201024Predicting the amount of soil exchange capacity is very valuable because it is a key indicator of soil quality for nutrient storage. In this research, using a neural-fuzzy network (ANFIS), the soil exchange capacity value was predicted with the input parameters of soil properties (such as clay, sludge, sand, gypsum and organic matter). The study area was considered in the northwest of Iran, where about 380 samples were taken from different areas. Of these samples, about 75% of the data were considered for training and 25% of the data were considered for testing. According to the number of different inputs, about 6 models of the combination of input parameters were developed. To improve the prediction results, the Harris hawk optimizer (HHO) algorithm was used for ANFIS training. The pattern results of each model were analyzed using evaluation indices such as root mean square error (RMSE), mean absolute percentage error (MAPE), correlation coefficient (CC), Williams index (WI), and Taylor diagram. The results showed that the input pattern P6, which includes all input parameters, had the highest accuracy in predicting CEC. In this pattern, the error values of CC, WI, MAPE and RMSE for the test data were 0.90, 0.75, 0.11 and 1.89 cmol /kg, respectively. The results of Taylor diagram also indicated the appropriate accuracy of the pattern so that the CEC can be predicted with appropriate accuracy. In general, the prediction error was reduced by about 1.3 to 2 cmol/kg using the HHO algorithm.پیشبینی مقدار ظرفیت تبادلی خاک بهدلیل اینکه یک شاخص مهم در کیفیت خاک برای ذخیره مواد مغذی است، بسیار ارزشمند است. در این پژوهش با استفاده از شبکه عصبی – فازی (ANFIS) به پیشبینی ظرفیت تبادلی خاک با پارامترهای ورودی خصوصیات خاک نظیر رس، لجن، شن، گچ و مواد آلی پرداخته شد. محدوده مطالعاتی در نظر گرفتهشده در شمال غرب ایران بود که در حدود 380 نمونه از ناحیههای مختلف برداشتشده است. از این تعداد نمونهها حدود 75% دادهها برای آموزش و 25% دادهها برای آزمون در نظر گرفته شد. با توجه به تعداد ورودیهای مختلف حدود 6 الگو از ترکیب پارامترهای ورودی تدوین شد. جهت بهبود نتایج پیشبینی از الگوریتم شکار شاهین هریس (HHO) جهت آموزش ANFIS استفاده شد. نتایج الگوهای هر مدل بهوسیله شاخصهای ارزیابی چون خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، درصد میانگین مطلق خطا (MAPE)، شاخص همبستگی (CC)، شاخص ویلیامز (WI) و دیاگرام تیلور مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد الگوی ورودی P6 که تمام پارامترهای ورودی را شامل میشود دارای بیشترین دقت در پیشبینی CEC میباشد. در این الگو مقادیر خطا CC،WI ، MAPE و RMSE برای دادههای آزمون بهترتیب برابر 90/0، 75/0، 11/0 و cmol/kg 89/1 بهدست آمد. نتایج دیاگرام تیلور نیز بیانگر دقت مناسب الگوی مذکور است؛ بهطوریکه میتوان با دقت مناسبی به پیشبینی CEC پرداخت. در حالت کلی با استفاده از الگوریتم HHO خطای پیشبینی در حدود 3/1 تا cmol/kg 2 کاهش یافت.http://www.jewe.ir/article_128780_fa2ccf55492e14398538b1754cce58e1.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Factors Influencing the Merging Point of Effluents Discharged from Multi-Port Dischargersعوامل موثر بر ادغام پساب تخلیهشده از تخلیهکنندههای چندپورتی31832712507210.22034/jewe.2020.254408.1449FAوحید بابایی نژاددانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی آب و محیط زیست، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران)، تهران، ایرانبابک خورسندیاستادیار، گروه مهندسی آب و محیط زیست، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران)، تهران، ایرانJournal Article20201026احداث کارخانههای آبشیرینکن از دهههای گذشته رو به افزایش بوده و پساب تولیدی آنها یکی از عوامل اصلی در تخریب محیطزیست دریایی است. استفاده از تخلیه کنندههای چندپورتی یکی از روشهای کاهش اثرات محیطزیستی این نوع پسابها به شمار میآید. ادغام پساب تخلیهشده باعث کاهش میزان رقیقسازی پساب تخلیهشده در محیط آبی میشود. هدف این پژوهش تعیین محدوده ادغام جتها با استفاده از پارامتر L/F.D (L فاصله افقی تخلیه کنندهها، F عدد فرود خروجی و D قطر تخلیه کننده) بود. بدین منظور، با استفاده از مدل انتگرالی CorJet به بررسی تأثیر زاویه تخلیه کننده، سرعت و جهت جریان محیط بر ادغام پساب چگال تخلیهشده پرداخته شد. در محیط ساکن ادغام جتها برای تخلیه پساب با زاویههای تخلیه کننده 45، 60 و °75 نسبت به افق، به ترتیب در L/F.D کمتر از 53/1، 87/1 و 12/2 اتفاق افتاد. همچنین ادغام جتها در محیط پویا برای تخلیه پساب با زاویههای 45، 60 و °75، برای جریان همراستا به ترتیب در 32/1 L/F.D <، 48/1 L/F.D < و 59/1 L/F.D < و برای جریان غیر همراستا در 2/1 L/F.D <، 3/1 L/F.D < و 33/1 L/F.D < صورت گرفت. طبق نتایج، زاویه بین جهت جریان محیط و جهت تخلیه پساب، فاصله افقی بین تخلیه کنندهها و زاویه تخلیه کننده نسبت به افق، مهمترین عوامل مؤثر بر ادغام پساب چگال تخلیهشده از تخلیه کنندههای چندپورتی بود.http://www.jewe.ir/article_125072_15d7ef5fe2a4864823a08147d18c463c.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Comparison of Rainfall and Evapotranspiration-Based Drought Indices to Determine Meteorological Droughtمقایسه شاخصهای خشکسالی مبتنی بر بارندگی با شاخصهای مبتنی بر تبخیر و تعرق بهمنظور تعیین خشکسالی هواشناسی32834312285810.22034/jewe.2021.258260.1471FAحلیمه پیریاستادیار، گروه مهندسی آب، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل، زابل، ایران0000-0001-9517-3569مجتبی مبارکیکارشناسی ارشد، گروه مهندسی آب، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل ، زابل، ایران0000-0003-4791-7687Journal Article20201121Monitoring systems are one of the tools required in drought management practices. With these systems, through the application of drought indices, it is possible to determine the intensity and the development of a drought location. In this study, RAI, DPI, PN, SPEI, SIAP, and SPI drought indices were used for quantitatively quantifying drought and its zoning in 10 selected weather stations in Iran. First, rainfall data of 1980 to 2013 was collected from local authorities. Then, each of the indicators were calculated and the severity of drought for the statistical period was evaluated. Spearman correlation coefficient, between the drought index and rainfall changes, was used to select the most suitable index. Spearman correlation coefficient showed that in the synoptic stations of Tehran, Zahedan, Kerman, and Yazd the SIAP index; in Gorgan, Rasht, and BandarAbbas stations the SPEI index, and in Sanandaj, Birjand, and Urmia the RAI index were superior in detecting the severe and very severe droughts when compared with the other indices. In correlation analysis of the coupled indices, in most of the stations, the couples of RAI-SPEI, RAI-SIAP and SPEI-SIAP indices were highly correlated and the correlation of other indicators was weak. Overall, the DPI and PN indices showed high suitability in capturing the normal years, while the RAI, SPEI and SIAP indices were better at estimating the droughts.دستگاههای پایش از ابزارهای لازم برای مدیریت خشکسالی هستند. با این سامانهها است که میتوان از شدت و توسعه مکانی خشکسالی آگاهی یافت که معمولاً با شاخصهای خشکسالی این مهم به انجام میرسد. در پژوهش حاضر از شاخصهای RAI، DPI، PN، SIAP، SPEI، و SPI برای بیان کمی خشکسالی و پهنهبندی آن در ده ایستگاه هواشناسی منتخب کشور با اقلیم متفاوت استفاده شد. ابتدا دادههای هواشناسی بارندگی از سال 1980 تا 2013 از ایستگاههای منتخب جمعآوری شد. سپس هر یک از شاخصها محاسبه و شدت خشکسالی برای دوره آماری موردبررسی قرار گرفت. برای انتخاب مناسبترین نمایه از ضریب همبستگی اسپیرمن بین شاخص خشکسالی و تغییرات بارندگی در دوره آماری موردمطالعه استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد در ایستگاههای سینوپتیک تهران، زاهدان، کرمان و یزد شاخص SIAP، ایستگاههای گرگان، رشت و بندرعباس شاخص SPEI و در ایستگاههای سنندج، بیرجند و ارومیه شاخص RAI با داشتن بالاترین ضریب همبستگی نسبت به دیگر شاخصها خشکسالیهای شدید و بسیار شدید را بهتر نشان دادند. در ارزیابی روابط همبستگی نمایههای زوج شده در اکثر ایستگاهها زوج شاخصهای RAI-SPEI، RAI-SIAP و SPEI-SIAP از همبستگی بالایی برخوردار بودند و همبستگی سایر شاخصها با یکدیگر ضعیف بود. همچنین، نتایج نشان داد شاخصهای DPI و PN سالهای نرمال را بهتر نشان دادند و سه شاخص RAI، SPEI و SIAP توانستند خشکسالیها را بهتر برآورد کنند.http://www.jewe.ir/article_122858_0f32cf9933a7ff78269c458a8dd4bd07.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Factors affecting the Virtual Water Trade of Agricultural Crops of Iran (Application of Panel Vector Autoregression Model)عوامل موثر بر تجارت آب مجازی محصولات کشاورزی ایران ( کاربرد مدل خودرگرسیون برداری پانل)34435511971010.22034/jewe.2020.249815.1429FAمهران حکمت نیادانشجوی دکتری،گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد،دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران0000-0001-9548-5845مهدی صفدریدانشیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایرانسید مهدی حسینیاستادیار،گروه اقتصاد کشاورزی،دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان،زاهدان، ایران0000-0001-9197-8618امیر دادرس مقدماستادیار،گروه اقتصاد کشاورزی،دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان،زاهدان، ایران0000-0001-7948-982XJournal Article20200923The physical trade of agricultural crops from a country to another one involves the virtual transfer of water resources or the virtual water trade. Because agricultural commodities contain a lot of water embedded. The aim of this paper was to quantify the volumes of the virtual water trade of crops of Iran in 2001–2018 and to assess the effective factors on the virtual water trade of crops of Iran. Initially, water footprint and virtual water trade were calculated. Macroeconomic variables affecting virtual water trade were identified and determined by the virtual water import and export functions. Then, the unit root test of the variables was performed by the Im Pesaran Shin test and the PVAR model was used for the factors affecting the virtual water trade. The results showed that the relative export price has the greatest impact on the virtual water export of crops of Iran. The shock on the income of major trading partners has led to a decline in virtual water exports. Regarding the import function, it was found that relative import prices and domestic income has a major impact on the import of virtual water of Iranian agricultural crops. The calculations of the virtual water showed that Iran has exported 90.896 × 10<sup>9</sup> m<sup>3</sup> virtual water from 2001 to 2018. Out of which, approximately 27.06% was green water, 66.10% blue water, and 6.84% gray water. The amount of virtual water import estimated was 280.260 × 10<sup>9</sup> m<sup>3</sup>, 75% of which was green water.تجارت فیزیکی محصولات کشاورزی از یک کشور به کشور دیگر، انتقال مجازی منابع آب یا تجارت آب مجازی را بههمراه دارد. زیرا کالاهای کشاورزی حاوی آب تعبیه شده فراوانی هستند. هدف این پژوهش تعیین کمیت تجارت آب مجازی محصولات کشاورزی ایران در دوره زمانی 2018-2001 و بررسی عوامل مؤثر بر تجارت آب مجازی محصولات کشاورزی ایران بود. در ابتدا ردپای آب و تجارت آب مجازی محاسبه شد. متغیرهای کلان اقتصادی مؤثر بر تجارت آب مجازی شناسایی و توابع واردات و صادرات آب مجازی تعیین شدند. سپس آزمون ایستایی متغیرها توسط آزمون ایم پسران شین صورت گرفت و برای بررسی عوامل مؤثر بر تجارت آب مجازی از روش خود رگرسیون برداری پانل استفاده شد. نتایج نشان داد قیمت نسبی صادراتی بیشترین تأثیر را بر صادرات آب مجازی محصولات کشاورزی ایران دارد. شوک وارد شده بر درآمد شرکای عمده تجاری منجر به کاهش صادرات آب مجازی شده است. در خصوص تابع واردات مشخص شد که قیمتهای نسبی وارداتی و درآمد داخلی بیشترین تأثیر را بر واردات آب مجازی محصولات کشاورزی ایران دارد. نتایج بررسی تجارت آب مجازی نشان داد آب مجازی که ایران از سال 2001 تا 2018 به جهان صادر کرده m<sup>3</sup>10<sup>9 </sup>× 896/90 محاسبه شد که تقریباً 06/27% آب سبز، 10/66% آب آبی و 84/6% آب خاکستری بوده است. میزان واردات آب مجازی m<sup>3 </sup>10<sup>9 </sup>× 260/280 برآورد شد که 75% آن مربوط به آب سبز بود.http://www.jewe.ir/article_119710_e74724bc01fa5fdc707a042f6b089d36.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Experimental Study of the Effect of Vertical Screen Diameter on Energy Dissipation at Downstream Vertical Dropبررسی آزمایشگاهی تاثیر قطر صفحات مشبک قائم در استهلاک انرژی در پایین دست شیبشکن قائم35636512665310.22034/jewe.2021.260857.1481FAرسول دانشفرازاستاد، گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران0000-0003-1012-8342امیر قادریدانشجوی دکترا، گروه عمران، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران0000-0002-8661-6302نوید خواجه ایدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانJournal Article20201206Screens are one of the applications at the downstream of hydraulic structures in recent years to dissipate energy and prevent erosion of the channel bed. Therefore, in the present study, vertical screens at downstream of vertical drop were used for energy dissipation and the effect of screens pore size on energy dissipation was investigated. Experiments were performed in relative diameters of 0.067, 0.133, and 0.2 with 50% porosity and relative critical depth range of 0.13 ~ 0.39. The results showed that by increasing the relative diameter of the vertical screens, the hydraulic jump formed behind the screens is submerged and reduces the performance of these screens in energy dissipation. The results also showed that increasing the relative diameter of the screens increases the depth of the vertical drop pool so that the screens with a relative diameter of 0.2 compared with the relative diameter of 0.067 increases the depth of the pool by 21%. For the relative residual energy, although increasing the diameter of the screens causes a low increase in the relative residual energy, these screens create the minimum relative residual energy and reduce the downstream Froude number range for all three relative diameters of the plates in the range 1.31 to 1.8 restricts.صفحات مشبک از جمله سازههای الحاقی، در پاییندست سازههای هیدرولیکی است که در سالهای اخیر جهت استهلاک انرژی و جلوگیری از فرسایش بستر کانال استفاده میشود. لذا در پژوهش حاضر از صفحات مشبک قائم در پاییندست شیبشکن قائم بهمنظور استهلاک انرژی استفادهشد و تأثیر اندازه روزنه صفحات بر میزان استهلاک انرژی بررسی شد. آزمایشها در قطرهای نسبی 067/0، 133/0 و 2/0 با تخلخل 50% و محدوده عمق بحرانی نسبی 13/0 تا 39/0 انجام شد. نتایج نشان داد با افزایش قطر نسبی صفحات مشبک قائم، پرش هیدرولیکی تشکیل یافته در پشت صفحات مشبک مستغرق شده و سبب کاهش عملکرد این صفحات در استهلاک انرژی میگردد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش قطر نسبی صفات مشبک سبب افزایش عمق استخر شیبشکن قائم میشود بهگونهای که صفحه مشبک با قطر نسبی 2/0 در مقایسه با قطر نسبی 067/0 عمق استخر را به میزان 21% افزایش میدهد. برای انرژی باقیمانده نسبی نیز با اینکه افزایش قطر صفحات مشبک سبب افزایش ناچیز انرژی باقیمانده نسبی میشود، اما این صفحات حداقل انرژی باقیمانده نسبی را ایجاد کرده و محدوده عدد فرود پاییندست را برای هر سه قطر نسبی صفحات در بازه 31/1 تا 8/1 محدود میکند.http://www.jewe.ir/article_126653_8d425eaf5ebd99eeae5db8854f2a2cdd.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36837220210622Investigation and Comparison of Biosorbents for the Removal of the Heavy Metals )Cadmium, Chromium and Lead( from Industrial Wastewaterبررسی و مقایسه بیوجاذبهای حذف فلزات سنگین کادمیوم، کروم و سرب از فاضلاب صنعتی36638512507310.22034/jewe.2020.253629.1446FAحمیده رشیدیدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه محیطزیست، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانفروزان فرخیاناستادیار گروه محیطزیست، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانسمیه زلقیدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه محیطزیست، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانمعراج امیرجانیدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه محیطزیست، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانJournal Article20201021Heavy metals are derived from various sources and majority of their associated pollutants enters water resources. Most of them are dangerous to humans and the environment due to their toxicity and carcinogenicity. Some of them, such as cadmium, lead, and chromium in low concentrations, also have toxic effects. The removal of heavy metals from wastewater has been considered in recent years due to environmentally protection regulations. Industrial wastewater containing heavy metals must be treated before being discharged into the water stream, but the treatment process is costly. Research and development of new and efficient methods with the lowest cost and highest efficiency in the removal of harmful environmental pollutants such as heavy metals are one of the current efforts of human society. Cost-effective and reusable adsorbents can be used in industry. Conventional methods have their own disadvantages; hence, there is a great interest in recognizing and using available and environmentally friendly biological materials and their commercialization. This study was literature review based in which several papers were reviewd from different databases available. The results of this study showed that biological treatment by fungi, yeast, bacteria, and algae has advantages over conventional methods such as cost reduction, reduced waste sludge, lower energy consumption, higher efficiency, biomass reduction capacity and less environmental pollution. Comparison between green, brown and red algae species for cadmium and lead removal showed that brown algae adsorption capacity with a maximum adsorption capacity of 239.1 mmol/g was higher than other algae species.فلزات سنگین از منابع مختلف تولید شده و اکثر آلودگیهای ناشی از آنها به منابع آبی وارد میشوند. بیشتر آنها به علت سمیت و سرطانزایی برای انسان و محیطزیست خطرناک هستند. برخی از آنها مانند کادمیوم، سرب و کروم در غلظتهای کم نیز دارای اثرات سمی هستند. حذف فلزات سنگین از فاضلاب در سالهای اخیر با توجه به قوانین محیطزیستی مورد توجه قرارگرفته است. فاضلاب صنعتی حاوی فلز سنگین باید قبل از تخلیه در جریان آب، تصفیه شوند اما فرآیند تصفیه پرهزینه است. پژوهش و توسعه روشهای کارآمد با کمترین هزینه و بیشترین کارایی در حذف آلایندههای محیطزیستی مخرب مانند فلزات سنگین یکی از تلاشهای کنونی جامعه بشری است. جاذبهایی که مقرون بهصرفه بوده و قابلیت استفاده مجدد داشته باشند، قابل کاربرد در صنایع هستند. روش های مرسوم معایبی دارند و بههمین دلیل علاقهمندی فراوانی به شناخت و استفاده از مواد بیولوژیکی در دسترس و سازگار با محیطزیست و تجاریسازی آنها وجود دارد. این مطالعه به شیوه کتابخانهای با استناد به منابع و جستجو در مقالات متعدد انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد انجام تصفیه بیولوژیکی بهوسیله قارچ، مخمر، باکتری و جلبک نسبت به روشهای رایج دارای مزایایی مانند کاهش هزینه، کاهش حجم دفعی، مصرف انرژی کمتر، راندمان بالاتر، قابلیت احیاء جرم بیولوژیکی و آلودگی کمتر محیطزیستی میباشد. مقایسه صورت گرفته بین گونههای جلبک سبز، قهوهای و قرمز جهت حذف کادمیوم و سرب نشان داد ظرفیت جذب جلبک قهوهای با حداکثر ظرفیت جذب mmol/g 1/239 بیشتر از سایر گونههای جلبک بود.http://www.jewe.ir/article_125073_e2a20a478c66cdf21f550d38674c5222.pdf