انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36834320180923Assessing Hydrocarbon Removal from Petroleum Hydrocarbon-containing Effluent using UV/O3 Advanced Oxidationبررسی حذف هیدروکربن از پساب حاوی هیدروکربن های نفتی با استفاده از روش اکسیداسیون پیشرفته ی UV/O31841927409910.22034/jewe.2018.108184.1202FAمارال رشیدی فردگروه فنآوریهای محیطزیست، پژوهشکدهی علوم محیطی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانمجید امیریگروه محیط زیست، دانشکدهی مهندسی منابع طبیعی و بیابان، دانشگاه یزد، یزد، ایرانJournal Article20171123The purpose of this study was to experimentally investigate the treatment of petroleum hydrocarbons-contaminated wastewater using UV/O<sub>3</sub> method. To predict the degree of pollutant destruction, the initial concentrations of O<sub>3</sub> and pollutant, pH, solution temperature, reaction time and UV intensity were designed. For this purpose, 1-liter cylindrical glass reactor was used. The radiation source was a low-pressure mercury UV lamp with 254-nanometer wavelength (30 W UV-C) placed on the top of the batch photoreactor in order to perform UV/O<sub>3</sub> experiments. Different concentrations of O<sub>3</sub> (5, 10, 15, 20, 25, and 30 mg/l) were tested. In a concentration of 15 mg/l petroleum and contact time of 5, 10, 30, 20, 40, 50, 60, 100, and 120 minutes, the removal rate of hydrocarbons in the UV/O<sub>3</sub> system was 15, 28, 31, 36, 42, 52, 56, 73, and 59.5%, wheras, the COD removal efficiency at the same contact times was 22, 38, 45, 61.5, 67.5, 70, 80, 88.5, 76.5% respectively. When the initial pH was 3, 4, 5, 6, 9, 10, and 12, the approximately efficiency of hydrocarbon removal was 75, 8, 62, 63, 4, 58, 44, 8, 35, 8, and 30% respectively. The results of this study showed that 20 mg/l O<sub>3</sub> dose at pH = 3 and UV intensity of 2.8 W/cm (254 nm), the optimal utilization conditions for mineralization of hydrocarbon provide 73% removal after 100 minutes of reaction time.هدف از پژوهش حاضر، بررسی آزمایشگاهی تصفیهی فاضلاب آلوده با هیدروکربنهای نفتی با روش UV/O<sub>3</sub> میباشد. برای پیشبینی میزان تخریب آلایندهها غلظت اولیه O<sub>3</sub> و آلایندهها، pH، دمای محلول، زمان واکنش و شدت UV، طراحیشد. برای این منظور از یک راکتور ۱ لیتری شیشهای استوانهای استفاده شد. منبع تابش، لامپ UV کمفشار جیوهای با طولموج nm ۲۵۴ (UV –C 30W) بود که در بالای فتوراکتور با جریان ناپیوسته جهت انجام آزمایش UV/O<sub>3</sub> قرار دادهشد. غلظتهای مختلف O<sub>3</sub> (۵، ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ و mg/l ۳۰) آزمایش شد. در غلظت mg/l ۱۵ هیدروکربنهای نفتی و زمانهای ماند ۵ ۱۰، ۳۰، ۲۰، ۴۰، ۵۰، ۶۰، ۱۰۰ و min ۱۲۰ راندمان حذف هیدروکربنهای نفتی در سیستم UV/O<sub>3</sub> به ترتیب برابر با ۱۵، ۲۸، ۳۱، ۳۶، ۴۲، ۵۲، ۵۶، ۷۳ و ۵۹/۵ % بهدست آمد. حال آنکه راندمان حذف COD در همین زمانهای ماند بهترتیب برابر با ۲۲، ۳۸، ۴۵، 5/61، 5/67، ۷۰، ۸۰، 5/88، و 5/76% مشاهده شد. هنگامیکه pH اولیه ۳، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۰، ۱۲ بود، بهطور تقریبی راندمان حذف هیدروکربنها به ترتیب ۷۵٫۸، ۶۲، ۶۳٫۴، ۵۸، ۴۴٫۸، ۳۵٫۸ و %۳۰ درصد بهدست آمد. نتایج آزمایشها در این مطالعه نشان میدهد که دوز mg/l ۲۰ O<sub>3</sub> در ۳= pH و شدت W/cm ۲٫۸ UV (nm ۲۵۴)، شرایط بهینه بهرهبرداری جهت معدنی شدن هیدروکربنها باراندمان حذف 73% پس از min 100 زمان واکنش را فراهم کرد.http://www.jewe.ir/article_74099_2beb238b3c15753d6d1dc5169f40269c.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36834320180923Geostatiscal analysis of groundwater quality index (Case study: Marvdasht-Kharameh aquifer, Fars)تحلیل زمینآماری شاخص کیفی آب زیرزمینی (مطالعه موردی: آبخوان مرودشت-خرامه، فارس)1932067518110.22034/jewe.2018.112533.1219FAافشین هنربخشدانشیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانیاسر استواریپژوهشگر پسادکترا، بخش علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20171230One method of groundwater quality assessment is applying Groundwater quality index (GWQI), which is a combinational method of different quality parameters of groundwater. The aim of this study was to estimate the Marvdasht-Kharameh Plain groundwater quality for drinking by employing GWQI along with applying geostatistics technology in GIS environment. For this purpose, the norm of five years quality data of 49 wells were used. GWQI was estimated by applying inverse distance weighting method to quality parameters. Kriging geostatistics pattern was used for assessing spatial changes and mapping the quality parameters and GWQI. Spherical variogram pattern had the best fitting on quality parameters and GWQI. The results illustrated that spherical variogram pattern with 19200 m effective range is appropriate for GWQI. Based on sensitivity analysis, EC, TDS, and Mg had the most and pH, sulphate and TA had the least influence on GWQI. The GWQI range was variable from 47 to 1000. Upon to GWQI map, the north-western parts of Marvdasht-Kharameh Plain aquifer had suitable quality for drinking while it was not suitable to use in southern parts of aquifer.یکی از روشهای ارزیابی کیفیت آب زیرزمینی استفاده از شاخص کیفی آب زیرزمینی (GWQI) میباشد که یک روش ترکیبی از مؤلفههای کیفی مختلف آب زیرزمینی است. هدف از این مطالعه ارزیابی کیفیت آب زیرزمینی دشت مرودشت-خرامه برای آشامیدن با استفاده از GWQI با استفاده از فناوری زمینآمار در محیط GIS بود. برای این منظور از میانگین دادههای کیفی 5 ساله 49 چاه استفاده گردید. GWQI با استفاده از روش وزندهی به مؤلفههای کیفی محاسبه شد. از روش زمین آماری کریجینگ برای بررسی تغییرات مکانی و پهنهبندی مؤلفههای کیفی و GWQI استفاده گردید. مدل واریوگرام کروی بهترین برازش را بر مؤلفههای کیفی و GWQI داشت. نتایج نشان داد که مدل واریوگرام کروی با دامنه تأثیرm 19200 برای GWQI مناسب است. بر اساس تحلیل حساسیت EC، TDS و منیزیم بیشترین تأثیر و pH، سولفات و TA کمترین تأثیر را بر GWQI داشتند. دامنه GWQI از 47 تا 1000 در تغییر بود. بر اساس نقشه GWQI قسمتهای شمال غربی آبخوان دشت مرودشت-خرامه دارای کیفیت مناسب برای آشامیدن است، در حالیکه در قسمتهای جنوبی غیرقابل استفاده است.http://www.jewe.ir/article_75181_7c11fb26078c0518a27e3891e9f65d69.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36834320180923Field Evaluation and Analysis of Furrow Irrigation by WinSRFR and SIRMOD Modelsارزیابی مزرعه ای و تحلیل سیستم آبیاری جویچه ای با مدل های SIRMOD و WinSRFR2072157558610.22034/jewe.2018.129534.1259FAمعصومه فراستیاستادیار ، گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گنبد کاووس، ایرانسهیلا فرزیکارشناس ارشد آبیاری و زهکشی، گروه مهندسی آب، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانپژمان پورمحمدکارشناس ارشد آبیاری و زهکشی، گروه مهندسی آب، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانJournal Article20180503Shortage and water crisis have made it essential to improve management and consequently to increase the efficiency of irrigation systems. Since a large percentage of agricultural lands in Iran are irrigated by furrow irrigation, research on this method application is required. In this study, the simulation accuracy of WinSRFR and SIRMOD models were compared and analyzed with the data taken from the farm of Agricultural Faculty, Razi University, Kermanshah, Iran, where the field experiments were also performed. The farm soil had clay loam texture with bulk density of 1.18 g/cm<sup>3</sup> under furrow irrigation. The length, depth, slope, and flowrate of the open-ended furrow under continuous flow were 25 m, 65 cm, 0.007 m/m and 4 l/s respectively. The results showed that the percentage of average prediction error of advance time in the WinSRFR model was 7 percent less than the SIRMOD model. The value of λ in simulation of WinSRFR and SIRMOD models was 0.82 and 0.68 respectively, which estimated the error rate of 18 and 32 percent, respectively. In estimating the average infiltrated depth, the WinSRFR and SIRMOD models estimated the average infiltrated water depth with λ = 0.97 and λ = 1.11, respectively, showing that the WinSRFR model has carried out the simulation of application efficiency with a three-percent error and with higher accuracy than the SIRMOD model. The results showed that WinSRFR model is more applicable and higher accuracy than the SIRMOD model.کمبود و بحران آب، بهبود مدیریت و بهتبع آن افزایش بازدهی شبکههای آبیاری را ضروری میسازد. از آنجاییکه درصد زیادی از زمینهای کشاورزی در ایران بهصورت جویچهای آبیاری میشوند، پژوهش دربارهی کاربرد روش مذکور ضروری است. در این پژوهش دقت شبیهسازی مدلهای SIRMOD وWinSRFR با دادههای برداشت شده در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. آزمایشهای صحرایی در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. خاک مزرعه دارای بافت لوم رسی با چگالی ظاهری g/cm<sup>3</sup> 18/1 بود که تحت آبیاری جویچهای قرار گرفت. دادهها از یک جویچه انتها باز به طول m 25 و عرض cm 65، شیب m/m 007/0 با دبی l/s 4 و شرایط آبیاری با جریان پیوسته برداشت شد. نتایج نشان داد که درصد متوسط خطای پیشبینی زمان پیشروی در مدل WinSRFR، به میزان ۷ درصد کمتر ازSIRMOD بود. همچنین مقدار λ در شبیهسازی راندمان کاربرد با مدل WinSRFR و SIRMOD به ترتیب به میزان 82/0 و 68/0 بود که به ترتیب میزان خطا را 18و 32 درصد برآورد نمودند. در برآورد متوسط عمق آب نفوذ یافته، مدلهای WinSRFR و SIRMOD به ترتیب با مقدار λ، 97/0 و 11/1 متوسط عمق آب نفوذ یافته را تخمین زدند. این نتایج نشان داد مدل WinSRFR با خطای 3 درصدی و با دقت بالاتری نسبت به مدل SIRMOD راندمان کاربرد را شبیهسازی نموده است. نتایج نشان داد مدل WinSRFR مدلی کاربردی و با دقت بالاتر نسبت به مدل SIRMOD است.http://www.jewe.ir/article_75586_7cb89ad5be517a64a3e73e0bfcde1872.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36834320180923Assessment of Base Flow Separation Methods at Karaj Dam Watershedارزیابی روشهای جداسازی آب پایه در حوزه آبخیز سد کرج2162286343410.22034/jewe.2018.63434FAعادل سلطانیمربی، گروه مهندسی و فناوری کشاورزی، دانشگاه پیامنور، اسلام آباد، ایرانمیلاد سلطانیدانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانJournal Article20171222Assessing existing water resources along with different routes of the river in a watershed is essential for its optimum use, conservation, and predicting flood and minimum flow. In addition, identification of runoff production processes is also important for assessing the effects of climate change and landuse on the hydrologic response of the watershed. There are several methods for separating base flow. In this study, the minimum local methods, sliding intervals, fixed intervals, one -parameter recursive digital filter and two -parameters recursive digital filter method were used for separating base flow at four hydrometric stations of Karaj River basin with a statistical period of 22 years (1991-2012). Then, the results were compared to determine the most appropriate method. The results showed that at Sierra-Kalvan and Nashtarod stations, the one-parameter recurrsive filter method with alpha of 0.925 and 0.950 could be a suitable method for estimating the base flow, due to the lack of significant differences between their results, as well as the minimum standard deviation. For Mored and Sierra stations, the one -parameter recursive digital filter with alpha values of 0.950 and 0.975 was considered as a suitable method in separating base flow because of the lack of significant differences between their results as well as the standard deviation. The one -parameter recursive digital filter, therefore, has high spped in separating the flow hydrograph and can determine the continuous values of base flow.ارزیابی منابع آب موجود در امتداد مسیرهای مختلف رودخانه در یک حوزه آبخیز برای استفاده بهینه از آن، حفاظت و همچنین برای پیش بینی سیل و جریان حداقل ضروری است. علاوه بر این، شناخت فرآیندهای تولید رواناب برای ارزیابی اثرات تغییرات اقلیمی و کاربری اراضی بر پاسخ هیدرولوژیکی حوضه نیز با اهمیت میباشد. روش های مختلفی برای جداسازی دبی پایه وجود دارد که در این مطالعه از روشهای حداقل محلی، بازهی زمانی متحرک، بازهی زمانی ثابت، فیلتر عدد برگشتی یک پارامتره و روش فیلتر عدد برگشتی دو پارامتره برای جداسازی دبی پایه در چهار ایستگاه هیدرومتری حوضه رودخانه کرج با دورهی آماری 21 ساله (1369-1390) استفاده شد و سپس نتایج آنها به منظور تعیین مناسبترین روش مقایسه شدند. نتایج نشان داد که در ایستگاههای سیرا-کلوان و نشتارود روش فیلتر عدد برگشتی یک پارامتره با مقادیر آلفای 925/0 و 95/0 به دلیل عدم وجود اختلاف معنیدار بین آنها و همچنین مقادیر حداقل انحراف استاندارد میتوانند روشهای مناسبی در برآورد دبی پایه باشند. در ایستگاههای مورد و سیرا نیز روش فیلتر عدد برگشتی یک پارامتره با مقادیر آلفای 95/0 و 975/0 به دلیل عدم وجود اختلاف معنیدار بین نتایج آنها و همچنین مقادیر حداقل انحراف استاندارد روشهای مناسبی در جداسازی دبی پایه تعیین شد. بنابراین روش فیلتر عدد برگشتی یک پارامتره از سرعت بالا در تفکیک هیدروگراف جریان برخوردار بوده و مقادیر پیوسته دبی پایه را میتوان به کمک آن بهتر استخراج کرد.http://www.jewe.ir/article_63434_25a39c518f9f3180b579ffd077c6badc.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36834320180923Qualitative Assessment and Mapping of Corrosion and Sedimentation Potential of Marvdasht Groundwaterارزیابی کیفی و تهیه نقشههای پتانسیلهای خوردگی و رسوبگذاری آب زیرزمینی مرودشت2292407690410.22034/jewe.2018.116506.1230FAافشین هنربخشدانشیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمحمد مهدی سوریمربی، گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی جیرفت، جیرفت، ایرانیاسر استواریپژوهشگر پسادکترا، بخش علوم خاک، دانشگاه فنی مونیخ، فرایزینگ، آلمانJournal Article20180125Determination of corrosion and scaling potential is one of the most important quality aspects of groundwater resources in different uses. Therefore, the aim of this research work was to determine the corrosion and scaling potential of Marvdasht Plain groundwater using Langelier saturation and Ryznar stability indices and their mapping through GIS. For this purpose, 49 agricultural wells were sampled for five years and total hardness (TH), total dissolved solids (TDS), total alkalinity (TA) and pH were measured. The ordinary kriging geostatistical method was applied for mapping the Langelier saturation and Ryznar stability indices and their components. The results showed that the spherical model was most fitted for these indices. The eefective domin varied from 15752 to 32711 m for the components and the spatial correlation class changed from good to fair. The mean Langelier index was 0.58 showing low to fair scaling potential. The mean Ryznar index was 6.2 indicating low corrosion potential of Marvdasht Plain Aquifer. Based on the zoning maps, the northern parts of the area showed the highest TH and TDS components followed by Langelier index, showing fair scaling potential. In this part, the effect of carbonate formations was evaluated as the probable contributor of the increasing the Langelier index. In general, the Marvdasht groundwater has fair quality in terms of corrosion and scaling potential.تعیین پتانسیل خوردگی و رسوبگذاری یکی از با اهمیتترین جنبههای کیفی منابع آبهای زیرزمینی در مصارف مختلف میباشد. بنابراین، هدف از این پژوهش تعیین پتانسیلهای رسوبگذاری و خوردگی با استفاده از شاخصهای لانژلیر و رایزنر و تهیه نقشههای این شاخصها و مؤلفههای موثر بر آنها در آب زیرزمینی دشت مرودشت است. برای این منظور از تعداد 49 حلقه چاه کشاورزی در 5 سال نمونهبرداری و مؤلفههای سختیکل (TH)، کل جامدات محلول (TDS)، قلیائیت کل (TA) و pH اندازهگیری شد. از روش زمینآماری کریجینگ ساده برای پهنهبندی شاخص رایزنر و لانژلیر و مؤلفههای آنها استفاده گردید. نتایج نشان داد مدل کروی بهترین برازش را برای این شاخصها داشت. دامنه تأثیر از 15752 تا 32711 متر برای مؤلفهها متغیر بود و همچنین کلاس همبستگی مکانی از خوب تا متوسط تغییر داشت. میانگین شاخص لانژلیر 58/0 بود که پتانسیل رسوبگذاری کم تا متوسط را نشان داد. میانگین شاخص رایزنر 3/6 بود که بیانگر پتانسیل خوردگی کم آبخوان دشت مرودشت است. بر اساس نقشههای پهنهبندی در قسمتهای شمالی منظقه مؤلفههای TH و TDS و به دنبال آنها شاخص لانژلیر بیشترین مقدار را داشت که پتانسیل رسوبگذاری متوسط را نشان میدهد. در این قسمت تأثیر سازندهای کربناتی احتمالاً عامل افزایش شاخص لانژلیر ارزیابی شد. بهطور کلی، آبهای زیرزمینی مرودشت از نظر پتانسیلهای خوردگی و رسوبگذاری کیفیت متوسطی دارند.http://www.jewe.ir/article_76904_b0c31761269020ecbe04266e3ef66938.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36834320180923Assessment of Trend in Groundwater Level using Hybrid Mann-Kendall and Wavelet Transform Method (Case Study: Ardabil Plain)بررسی روند تغییرات تراز آب زیرزمینی با روش ترکیبی من کندال-تبدیل موجک (مطالعه موردی: دشت اردبیل)2412517818210.22034/jewe.2018.112575.1221FAفرناز دانشور وثوقیاستادیار، گروه مهندسی عمران، دانشکده مهندسی عمران، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایرانرضا شاکردانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی منابع آب، دانشکده فنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر، اهر، ایرانJournal Article20180130Study of changes in groundwater resources has great importance on planning and management of sustainable water resources in any region. The goal of this study was trends and dominant period investigation in groundwater level data at monthly timescales in fifteen piezometers of Ardabil plain using non-parametric Mann–Kendall (MK), temporal pre-processing (discrete wavelet transform) and spatial pre-processing (self-organizing map) methods. In first step, a Self-Organizing-Map (SOM)-based clustering technique was used to identify spatially homogeneous clusters of groundwater level (GWL) data. At second step, the wavelet transform (WT) was also used to extract dynamic and multi-scale features of the non-stationary GWL for central piezometers at 3 level. At last step, The MK test were applied to different combinations of DWT after removing the effect of significant lag-1 serial correlation to calculate components responsible for trend of the time series. The results showed that negative trend is prevalent in the case study; generally, wavelet-based detail at level 3 plus the approximations time series was conceded as the dominant periodic component.بررسی تغییرات منابع آب زیرزمینی در برنامهریزی و مدیریت پایدار منابع آب هر منطقه از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف از این پژوهش، بررسی روند موجود و دوره زمانی مؤثر در روند تراز آب زیرزمینی در مقیاس ماهانه در 15 ایستگاه پیزومتری دشت اردبیل با استفاده از روشهای ناپارامتری من-کندال، ابزار پیشپردازش زمانی (تبدیل موجک گسسته) و روش پیشپردازش مکانی (نقشه خودسازمانده) است. ابتدا روش خوشهبندی نقشه خودسازمانده برای تقسیم مکانی تراز آب زیرزمینی به خوشههای همگن استفاده شد. سپس تبدیل موجک برای استخراج ویژگیهای دینامیکی و چندمقیاسی برای ناایستایی دادههای تراز آب زیرزمینی پیزومترهای مرکزی در سطح 3 استفاده شد. آزمون من-کندال به ترکیبات مختلفی از تبدیل موجک گسسته بعد از حذف ارتباط معنیدار مرتبه اول برای محاسبه زیر سری جزئی مسئول در روند سریهای زمانی پیزومترهای مرکزی اعمال شد. نتایج روند منفی را در منطقه مورد مطالعه نشان داد. در بیشتر سریهای زمانی تراز آب زیرزمینی زیر سری جزئی در سطح 3 در ترکیب با زیرسری تقریبی بهعنوان مؤلفه زمانی تأثیرگذار شناخته شد.http://www.jewe.ir/article_78182_195b704c8a7e66199499c550a8840312.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36834320180923The Efficiency of Cheap Adsorbents in the Removal of Safranin Dye from Aqueous and Culture Mediumکارایی جاذبهای ارزانقیمت در حذف رنگزای سافرانین از آب و محیط کشت2522657818310.22034/jewe.2018.147117.1278FAمحسن کاظمیاستادیار، گروه آموزش علوم دامی، مجتمع آموزش عالی تربت جام، تربت جام، ایرانالیاس ابراهیمی خرم آبادیاستادیار، گروه آموزشی علوم دامی مجتمع آموزش عالی تربت جام، تربت جام، ایرانآمنه اسکندری تربقانمربی گروه مهندسی بهداشت محیط دانشکده علوم پزشکی تربت جام، تربت جام، ایرانرضا ولی زادهاستاد گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20180901The possibility of contamination of surface waters by the safranin dye and its consumption by ruminants is inevitable subsequently; hence the effect of using safranin as a water pollutant with low-cost absorbents on fermentation activities of ruminal microorganisms was investigated in a culture medium. Safranin, at three levels (0, 5 and 10 ppm) with processed sodium bentonite (SB) and ash prepared from Cucumis Melo L. skin, each at three levels (0 and 4 and 8 mg) were used with a factorial experiment 3×2×3 in a laboratory medium. Removal effect of safranin in water was also investigated at 3 and 24 h incubation. The maximum removal rate of safranin from water (5 ppm) for SB and melon peel ash was determined 90 and 80%, respectively at 24 h incubation. Removal percentage of safranin by two adsorbents, decreased when safranin increased from 5 to 10 ppm. In response to increasing the safranin levels from 0 to 10 ppm in the culture medium, potential gas production, and cumulative gas production after 12, 24 and 48 h incubation, ME, SCFA, NEl, MPY, and OMD decreased significantly compared to the control group. The gas production potential decreased when levels of both adsorbents increased from 2 to 4%. The amounts of TVFA and ammonia nitrogen in the culture media decreased when safranin concentration increased from 0 to 5 ppm. Generally, both adsorbents were able to remove safranin from the water, efficiency. The SB also appears to be more effective in eliminating of safranin rather than ash.امکان آلودگی آبهای سطحی به رنگ سافرانین و در نتیجه مصرف آن توسط دامهای نشخوارکننده اجتنابناپذیر میباشد، از اینرو اثر سافرانین بهعنوان یک آلایندة آبی همراه با جاذبهای ارزانقیمت بر فعالیتهای تخمیری میکروارگانیسمهای شکمبه در محیط کشت، بررسی شد. سافرانین (صفر، 5 و ppm 10( همراه با بنتونیتسدیم فرآوری شده (بنتوفید) و خاکستر پوست خربزه (صفر، 4 و mg 8) در یک محیط کشت در قالب طرح فاکتوریل 3×2×3 استفاده شد. همچنین اثر این جاذبها در حذف سافرانین اضافه شده به آب در زمانهای 3 و h 24 انکوباسیون بررسی شدند. بیشترین میزان حذف سافرانین از آب (در غلظت ppm 5) برای بنتونیتسدیم و خاکستر پوست خربزه بهترتیب برابر با 90 و %80 در زمان h 24 انکوباسیون تعیین شد. با افزایش غلظت رنگ از 5 به ppm 10، کارایی هر دو جاذب در جذب رنگ کاهش یافت. با افزایش سافرانین از صفر به ppm 10 در محیط کشت، پتانسیل تولید گاز، تولید تجمعی گاز در زمانهای 12، 24 و h 48 انکوباسیون، ME، SCFA، NEl، تولید پروتئین میکروبی و OMD در مقایسه با تیمار شاهد کاهش معنیداری نشان داد. پتانسیل تولید گاز نیز با افزایش غلظت هر دو جاذب از صفر به چهار درصد، کاهش معنیداری نشان داد. مقادیر TVFA و NH3-N محیط کشت نیز با افزایش سافرانین از صفر به ppm 5، کاهش معنیداری نسبت به تیمار شاهد نشان داد. در مجموع هر دو جاذب، قادر به حذف کارآمد سافرانین از محیط آب بودند، ولی بهنظر میرسد کارایی بنتونیتسدیم در حذف رنگ بیشتر از خاکستر باشد.http://www.jewe.ir/article_78183_bbd88893d7139af224c4147cb2e57c69.pdfانجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایرانمحیط زیست و مهندسی آب2476-36834320180923Assessing the Application of Coagulation and Flocculation Process in the Physical Treatment of Zoshk Shandiz River Waterبررسی کاربرد فرایند انعقاد و لخته سازی در تصفیه فیزیکی آب رودخانه زشک شاندیز2662737685610.22034/jewe.2018.99952.1188FAصادق رمضانیان باجگیراندانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی عمران و مکانیک، دانشگاه علوم و فنون مازندران،بابل،ایرانسپهر دلقندیدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه آزاد اسلامی قوچان، قوچان، ایرانسعید ضمیریدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه آزاد اسلامی قوچان، قوچان، ایرانJournal Article20171003Water has long been a debate about human attention. This colorless liquid is one of the purest materials available on Earth and yet the most complex hosting solution. Thus, more attention from industry, national government and all elements of each country will draw. Increasing pollution and the subsequent decline in water quality, the need for proper management of these resources is essential for a variety of uses. River zoshk- shandiz one of the most important river in the west of the city of Mashhad in Khorasan Razavi province is permanent Check the water quality of the river since the river water for agricultural purposes in gardens and farms along the way and some of it is used for storage and for use in gardens in the city of Mashhad band golestan used is important. In this study, coagulation, flocculation using a two-coagulant (lime and alum) to improve the parameters of the jar test apparatus was used for river pollution zoshk shandiz. Among the coagulant substance of lime and alum, lime coagulants best material was selected because the TSS and turbidity coagulant substance other than to tend to bring down. The amount of lime added to the water in grams per liter of water River zoshk-shandiz in the range of 0/4 grams per liter will show the best results.تصفیه آب از دیر باز مورد توجه بشر بوده است. آب یکی از خالص ترین مواد موجود در روی کره زمین و در عین حال از پیچیده ترین محلولهاست. بنابراین توجه بیشتری از صنعت؛ ملت؛ دولت و همه عناصر هر کشوری را به خود جلب خواهد کرد. روند افزایش آلودگی و به دنبال آن کاهش کیفیت منابع آبی، لزوم مدیریت مناسب بر این منابع را جهت مصارف گوناگون ضروری می نماید. رودخانه زشک - شاندیز یکی از مهمترین رودخانه های دائمی استان خراسان رضوی است که درغرب شهر مشهد قرار دارد. بررسی کیفیت آب این رودخانه از آن جهت که آب رودخانه در طول مسیربرای مصارف کشاورزی در باغات و مزارع استفاده می شود و قسمتی از آن نیز در بندگلستان ذخیره و برای مصارف باغات داخل شهر مشهد مورد استفاده قرار می گیرد دارای اهمیت است. در این تحقیق از روش انعقاد و لخته سازی با استفاده از دو ماده منعقد کننده (اهک و آلوم) ودستگاه جارتست برای بهبود بخشیدن به پارامتر های آلاینده رودخانه زشک شاندیز استفاده شده است. در میان دو ماده ی منعقد کننده ی آهک و آلوم ؛آهک بهترین ماده ی منعقد کننده انتخآب شد چرا که TSS و کدورت را نسبت به ماده ی منعقد کننده ی دیگر به نسبت بیشتری پایین آورد. مقدار آهک اضافه شده به آب برحسب گرم به ازای هر یک لیتر آب رودخانه زشک شاندیز در بازه ی 4/0 گرم در لیتر بهترین نتیجه را نشان می دهد.http://www.jewe.ir/article_76856_d788fd230ab1234404087e00b64876a4.pdf