انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران
محیط زیست و مهندسی آب
2476-3683
3
2
2017
06
22
برآورد فرسایش و رسوب در حوزه آبخیز زیارت، گرگان با استفاده از سزیم 137
109
118
FA
کاظم
نصرتی
دانشیار، گروه جغرافیا، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
knosrati@gmail.com
سعیده
جلالی
کارشناسی ارشد، گروه ژئومورفولوژی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
jalali.sa.67@gmail.com
محمدرضا
زارع
استادیار، گروه فیزیک کاربردی، دانشکده علوم کاربردی، دانشگاه مالک اشتر، اصهان، ایران
m.r.zare@yahoo.com
لقمان
شیرزادی
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
loghman.shirzadi@yahoo.com
بومسازگان جنگلهای هیرکانی بهعنوان یکی از ذخیرهگاههای جانوری و گیاهی در دهههای اخیر مورد تغییر کاربری غیراصولی و درنتیجه تخریب شدید واقعشده است. استفاده از رادیونوکلوئید ریزشی، بهخصوص عنصر سزیم137 یکی از روشهای قابلاعتماد در تعیین فرسایش خاک است. هدف از این پژوهش، برآورد نرخ فرسایش خاک در ارتفاعات جنگلهای هیرکانی با استفاده از عنصر رادیواکتیو سزیم 137 در حوزه آبخیز زیارت است. به این منظور ابتدا میزان موجودی عنصر سزیم137 در سه کاربری جنگل، مرتع و کشاورزی محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل توازن جرمی II برای مناطق کشاورزی و مدل انتقال و پخش برای مناطق غیر کشاورزی میزان فرسایش و رسوب هرکدام از کاربریها مشخص شد. همچنین با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس (ANOVA) تأثیر کاربری اراضی بر نرخ فرسایش و رسوب و ذخیره کربن آلی بررسی شد. بر اساس نتایج بهدستآمده، میانگین موجودی سزیم 137 در کاربریهای جنگل، مرتع و کشاورزی به ترتیب 575، 286 و 258 بکرل بر مترمربع است. اراضی کشاورزی با میزان 8/39 و اراضی جنگلی با 2/5 تن در هکتار در سال، به ترتیب بالاترین و پایینترین میزان نرخ فرسایش را به خود اختصاص دادند. همچنین، همبستگی مثبت بین نرخ فرسایش و رسوب و ذخیره کربن آلی وجود دارد. نتایج این تحقیق میتواند در راستای مدیریت پایدار حوزه آبخیز زیارت مورداستفاده قرار گیرد.
تخریب منابع طبیعی,جنگلهای هیرکانی,فرسایش و رسوب,مواد رادیواکتیو
http://www.jewe.ir/article_45139.html
http://www.jewe.ir/article_45139_9abae31e3f925851ad02d060d550c14b.pdf
انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران
محیط زیست و مهندسی آب
2476-3683
3
2
2017
06
22
برآورد نیاز زیستمحیطی پاییندست نیروگاه برقآبی زیوکه- پیرانشهر
119
132
FA
بهزاد
حصاری
0000-0001-8142-6238
استادیار، گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
b_hessari@yahoo.com
مریم
خانمحمدی
کارشناس ارشد، گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
m_khanmohammadi2011@yahoo.com
در مدیریت رودخانه، تخصیص مقدار معینی آب، برای تداوم حیات و اکولوژی رودخانه ضروری است. در سالهای اخیر، نیاز آبی محیط زیستی رودخانه، بهعنوان منبع جدید مصارف حوضه در کنار بخش شرب، کشاورزی و صنعت مطرح است. در این تحقیق روشهای مختلف تعیین حداقل جریان لازم برای دبی زیستمحیطی با شاخصهای هیدرولوژیکی در پاییندست نیروگاه برقآبی زیوکه موردبررسی قرار گرفتند. پنج روش هیدرولوژیکی شامل، احتمال وقوع 95% و 90% منحنی تداوم جریان، مونتانا، 1SD، احتمال وقوع خشکسالی ماهانه با دوره برگشت 25 سال و تجزیهوتحلیل دبیهای حداقل روزانه 1، 7 و 30 روزه در دوره برگشتهای مختلف مثل 1Q10، 7Q10 و 30Q5 استفاده شدند. آمار روزانه 22 ساله ایستگاه هیدرومتری سیلوه از سال آبی 1372 تا 1393 مورداستفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که نیاز زیستمحیطی بهصورت متوسط در هر 5 روش از 48/0 تا 13/3 مترمکعب در ثانیه در ماههای مختلف متغیر است. این مقدار معادل 5/35 میلیون مترمکعب و حدود 25% آورد رودخانه است. در نظر گرفتن این حجم بهعنوان نیاز زیست محیطی، با شاخصهای رایج همخوانی خوبی نشان میدهد.
تخصیص آب,جریانهای کم,نیاز آبی جریان زیستمحیطی,روشهای هیدرولوژیکی,نیروگاه زیوکه
http://www.jewe.ir/article_45293.html
http://www.jewe.ir/article_45293_9938dfdd1299ca8596c2bad927f89a9d.pdf
انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران
محیط زیست و مهندسی آب
2476-3683
3
2
2017
06
22
ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر تغییرات بارندگی و دما در حوضه آبریز سد کارون3
133
143
FA
علیرضا
نیکبخت شهبازی
گروه مهندسی منابع آب، دانشکده کشاورزی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
nikbakhta@gmail.com
هدف از این تحقیق تعیین اثر تغییر اقلیم بر تغییرات بارش و دمای حوزه آبریز سد کارون 3 در دورههای آتی با استفاده از مدل آماری LARS-WG است. به این منظور از دادههای اقلیمی 10 مدل گردش عمومی جوّ تحت سه سناریوی انتشار در حوضه سد کارون 3 استفاده شد. بارش و دمای حوزه تحت تأثیر تغییر اقلیم در دوره (2099-2011) با توجه به دادههای دوره آماری 1980 تا 2007 در 6 ایستگاه هواشناسی شبیهسازی شد. با استفاده از بارش روزانه سالهای آماری، میزان بارش ماهانه حوزه با روش عکس فاصله وزندار، محاسبه شد. بهمنظور بررسی تغییرات بارش 6 ماهه، سالانه و دوسالانه، مجموع بارشها در بازه 6 و 12 و 24 ماهه محاسبه شدند. جهت بررسی امکان تولید و شبیهسازی دادههای هواشناسی در دورههای آتی واسنجی و صحت سنجی مدل با استفاده از مدل LRAS-WG5 برای سال پایه (2007-1980) انجام گرفت. با استفاده از مدلهای گردش عمومی جوّ و سناریوهای تغییر اقلیم IPCC شبیهسازی و تولید دادههای هواشناسی در دورههای آتی صورت گرفت. وضعیت بارش ماهانه و اختلاف دمای حداقل و حداکثر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در فصل بهار و تابستان در حوزه کارون 3، اختلاف دمای حداکثر و حداقل ماهانه تحت تأثیر تغییر اقلیم کاهش پیدا میکند. میزان بارشها در فصل بهار افزایش یافته و در فصل تابستان و پاییز کاهش مییابد. بیشترین افزایش بارش در فصل زمستان و در دی ماه اتفاق میافتد. نتایج همچنین نشان داد که فراوانی سالهای نرمال و مرطوب نسبت به میانگین درازمدت بارش منطقه در سناریو انتشار B1 و A2 بیشتر از A1B است.
تغییر اقلیم,بارش,دما,سد کارون 3,مدل LARS-WG5
http://www.jewe.ir/article_45294.html
http://www.jewe.ir/article_45294_6ca1971d1213886133eb0144e242b4ab.pdf
انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران
محیط زیست و مهندسی آب
2476-3683
3
2
2017
06
22
تصفیه بیولوژیکی فاضلاب خانگی با استفاده از میکروجلبک کلرلا ولگاریس در مقیاس آزمایشگاهی
144
156
FA
موسی
عباسی بیرگانی
کارشناس ارشد، گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی خاتمالانبیاء (ص) بهبهان، خوزستان، ایران
abbasi.mousa@yahoo.com
رضا
علیزاده
استادیار، گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی خاتمالانبیاء (ص) بهبهان، خوزستان، ایران
alizadeh_environment@yahoo.com
ستار
طهماسبی انفرادی
استادیار، گروه زیستفناوری انرژی و محیط زیست، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری، تهران، ایران
tahmasebi@gmail.com
ستار
سلطانیان
مربی، گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی خاتمالانبیاء (ص) بهبهان، خوزستان، ایران
soltanian@gmail.com
در قرن اخیر با افزایش جمعیت و رشد صنایع، حجم بالایی از فاضلاب ایجاد شده است. به علت توانایی بالقوهی فاضلابها در آلودهسازی منابع غذایی و آبها، تأکید زیادی بر تصفیه فاضلابها صورت گرفته است. یکی از مؤثرترین روشهای بیولوژیکی در تصفیهی فاضلاب، استفاده از گیاهان میباشد. گروهی از گیاهان که اخیراً جهت تصفیهی فاضلابها مورد توجه محققین قرار گرفتهاند، میکروجلبک ها میباشند. میکروجلبکها با استفاده از نور خورشید، مواد مغذی فاضلاب را مصرف کرده و این مواد را به تودههای زیستی مفیدی تبدیل میکنند. در این پژوهش عملکرد میکروجلبک کلرلاولگاریس در تصفیهی فاضلاب انسانی مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا میکروجلبک درون فتوبیورآکتور پرورش داده شد و سپس تودهی زیستی میکروجلبک تحت شرایط متغیر در محیط فاضلاب کشت داده شد. طی دورهی پرورش میکروجلبک ها در فاضلاب، میزان BOD فاضلاب، در شرایط مختلف آزمایش و در زمانهای ماند متفاوت، با استفاده از دستگاه BOD متر تعیین شد. بهترین شرایط جهت رشد میکروجلبک کلرلا ولگاریس در محیط فاضلاب دمای 35 درجهی سانتی گراد و غلظت زیست تودهی 30 درصد تعیین شد. نتایج نشان داد که در شرایط بهینهی رشد و در زمان ماند 72 ساعت، میکروجلبک کلرلاولگاریس قادر به حذف 82 درصد از BOD فاضلاب میباشد. نتایج بهدست آمده توانایی میکروجلبک کلرلا ولگاریس در کاهش میزان BOD فاضلاب و امکان کاربرد آن جهت تصفیهی فاضلاب را نشان داد.
کلرلاولگاریس,تصفیه ی فاضلاب,فتوبیورآکتور,زمان ماند
http://www.jewe.ir/article_46035.html
http://www.jewe.ir/article_46035_6d06919e2e52e073aebca6183e181f12.pdf
انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران
محیط زیست و مهندسی آب
2476-3683
3
2
2017
06
22
مطالعه آلودگی خاک به فلزات سنگین ناشی از نشت هیدروکربن های نفتی در پالایشگاه کرمانشاه
157
169
FA
رامین
ساریخانی
استادیار، گروه زمین شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران
sarikhani.r@gmail.com
آرتیمس
قاسمی دهنوی
استادیار، گروه زمین شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران
ghassemi_artimes@yahoo.com
علی
مرادپور
دانشجوی دکترا، بخش حفاظت خاک و آبخیزداری، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران
alimoradpour9@gmail.com
مسلم
امیری
کارشناسی ارشد، گروه زمین شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران
aghd20@yahoo.com
در دهههای اخیر چالش ناشی از آلودگی خاک با هیدروکربنهای نفتی تبدیل به یکی از خطرات جدی در کشورهای نفتخیز جهان از جمله ایران شده است. در کشورهایی که دارای تأسیسات، پالایشگاهها و منابع نفتی هستند و بهطور دائم فرایندهای اکتشاف در حال انجام است، نشت و تراوش آلایندهها و فرآوردههای نفتی و نفوذ آنها در خاک در هنگام ذخیرهسازی و یا انتقال، از مهمترین آلودهکنندههای خاک به شمار میآید. در این پژوهش با هدف بررسی و اندازهگیری میزان فلزات سنگین در خاک محدوده پالایشگاه کرمانشاه سعی شده ضمن دستیابی به غلظت این فلزات و تحلیل آماری آنها، مناطق پرخطر به لحاظ آلودگی ناشی از نشت، استخراج، پالایش و یا حمل نفت مشخص گردند. لذا تعداد 15 نمونه خاک از محوطه پالایشگاه انتخاب و از نظر میزان آلودگی به اجزاء نفتی مورد آزمایش قرارگرفتهاند. بر اساس نتایج حاصل از آنالیز ICP-MS نمونههای خاک پالایشگاه کرمانشاه روند تغییرات غلظت فلزات سنگین بهصورت Cr>Zn>Ni>V>Cu>Pb>Co>Sc>As>Cd است. شاخص زمین انباشت حاکی از آن است که خاک پالایشگاه در عناصر نیکل و کروم در محدوده غیر آلوده تا آلودگی متوسط قرار میگیرند. این در حالی است که نتایج حاصل از فاکتور غنیشدگی دال بر غنیشدگی خاک از کروم و سرب بوده و همچنین اثبات میکند غنیشدگی در عناصر سرب و مس ناشی از عوامل انسانزاد میباشد. شاخص بار آلودگی عناصر کروم، نیکل، روی، مس و سرب نشان میدهد که خاک موردبررسی به لحاظ این عناصر دارای آلودگی است. نقشه پهنهبندی عناصر سنگین در محدوده موردبررسی بیانکننده آن است که غلظت بالای برخی عناصر در ایستگاههای نمونهبرداری ناشی از نشت آلایندههای هیدروکربنی از مخازن و تأسیسات نفتی میباشد.
آلودگی خاک,پالایشگاه کرمانشاه,فلزات سنگین,نقشه پهنهبندی
http://www.jewe.ir/article_46063.html
http://www.jewe.ir/article_46063_5d905c15e07ed0b1ad263202f25436e0.pdf
انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران
محیط زیست و مهندسی آب
2476-3683
3
2
2017
06
22
بررسی آلودگی خاک به فلزات سنگین با استفاده از شاخص فاکتور آلودگی در محل دفن زباله شهری زاهدان
170
180
FA
فاطمه
بزی
کارشناسی ارشد، گروه مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست - آلودگی محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی و محیطزیست، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
fatemebazzi@yahoo.com
محمدرضا
رضایی
استادیار، گروه محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی و محیطزیست، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
mrrezaei@birjand.ac.ir
محمدحسین
صیادی اناری
0000-0002-7128-9919
دانشیار، گروه محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی و محیطزیست، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
mh_sayadi@birjand.ac.ir
زباله یکی از مهمترین منابع آلودهسازی خاک محسوب میشود. آلایندههای شیمیایی خاک ازجمله فلزات سنگین نگرانیهای عمیقی را در جهان ایجاد کردهاند. فلزات سنگین بهطور طبیعی در همه خاکها وجود دارند. حالآنکه آلودگی خاک به دلیل فعالیتهای بشر روبه افزایش است. انباشت این فلزات در خاک در نهایت باعث ورود آنها به چرخه غذایی و تهدید سلامت انسان و سایر موجودات میشود. در این تحقیق آلودگی خاک مکان دفن زباله شهر زاهدان به فلزات سنگین با استفاده از شاخص آلودگی موردبررسی قرار گرفت. تعداد 20 نمونه خاک شامل 10 نمونه خاک سطحی (تا عمق 30 سانتیمتری) و 10 نمونه خاک عمقی (از عمق 30 تا 60 سانتیمتری) از محل دفن زباله برداشت شدند. برای تعیین غلظت عناصر از دستگاه جذب اتمی استفاده و برای تجزیهوتحلیل از نرمافزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت کروم، کادمیوم، سرب و آرسنیک در خاک سطحی به ترتیب 48/152، 213/0، 499/54 و 344/0 میلیگرم در کیلوگرم و در خاک عمقی به ترتیب 14/177، 252/0، 365/49، 414/0 میلیگرم در کیلوگرم میباشد. بر اساس شاخص آلودگی بیشتر ایستگاهها در طبقه آلودگی کم تا متوسط (1 >CF و 3>CF 15≤"> 1) قرارگرفتهاند.
فلزات سنگین,دفن زباله,فاکتور آلودگی,زاهدان
http://www.jewe.ir/article_47473.html
http://www.jewe.ir/article_47473_a29984936032f33f11823a900c4de1d4.pdf
انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران
محیط زیست و مهندسی آب
2476-3683
3
2
2017
06
22
بررسی کارایی ستون جریان پیوسته پودر مخروط کاج در حذف کروم VI از محلولهای آبی
181
189
FA
فهیمه
شریفان
کارشناسی ارشد، گروه علوم و مهندسی آب، گرایش آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
fahime.sharifan@yahoo.com
علی
شهیدی
دانشیار، گروه علوم و مهندسی آب، ، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
ashahidi@birjand.ac.ir
عباس
خاشعی سیوکی
0000-0002-2863-8483
دانشیار، گروه علوم و مهندسی آب، ، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
abbaskhashei@birjand.ac.ir
کروم شش ظرفیتی از جمله فلزات سنگین سمی و قابل حل در آب است که هم از طریق سیستم گوارش و هم از طریق پوست در بدن انسان جذب و ذخیره میگردد. لذا هدف از این مطالعه حذف کروم شش ظرفیتی از محلول های آبی توسط پودر مخروط کاج به روش پیوسته بوده است. جاذب مورد نظر در شرایط آزمایشگاهی تهیه و با استفاده از الک استانداردASTM با اندازه مش 100 دانه بندی شد. برای تهیه محلول استوک کروم از دی کرومات پتاسیم استفاده شد و غلظت کروم در نمونه ها با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. به منظور بررسی رفتار جاذب در ستون بستر ثابت، ستون شیشه ای به طول 25 سانتی متر و قطر 5/2 سانتی متر مورد استفاده قرار گرفت. اثر غلظت اولیه کروم و دبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشات نشان داد ماکزیمم یون کروم شش ظرفیتی جذب شده بر روی جاذب mg/g748/38 در شرایط دبی ml/min12 و غلظت اولیهmg/l 11/0 بدست آمد. با توجه به نتایج بدست آمده، کل مقدار یون کروم جذب شده و ظرفیت جذب ستون با افزایش دبی کاهش یافته و با افزایش غلظت کروم ورودی افزایش مییابد. در دبی ml/min 4 و غلظت mg/l15/0 یون کروم شش ظرفیتی بخوبی از روی ستون با جاذب پودر مخروط کاج حذف می شود. داده ها نشان دادند که میتوان از پودر مخروط کاج به عنوان یک روش موثر و ارزان قیمت در جهت حذف کروم شش ظرفیتی از پسابهای آلوده استفاده کرد.
پودر مخروط کاج,جریان پیوسته,جذب,کروم (VI)
http://www.jewe.ir/article_48030.html
http://www.jewe.ir/article_48030_2abe6c36b8758ce9a02d5b677b5134be.pdf
انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران
محیط زیست و مهندسی آب
2476-3683
3
2
2017
06
22
بررسی کارایی منعقد کنندهها در حذف آرسنیک از آب
190
199
FA
بهزاد
کوهی
کارشناس ارشد شیمی، آزمایشگاه ریزآلاینده ها، شرکت آب و فاضلاب اردبیل، اردبیل، ایران
behzadkohi4000@yahoo.com
شاهین
پاست
کارشناسی مهندسی عمران آب و فاضلاب، شرکت آب و فاضلاب اردبیل، اردبیل، ایران
beh_pop2011@yahoo.com
فرآیند انعقاد و لختهسازی یکی از روشهای معمول مورد استفاده در تصفیهخانههای آب جهت تصفیه آبهای سطحی میباشد. این فرآیند در صورت صحیح انجام شدن میتواند بر روی حذف فلزات سنگین نیز تأثیر گذاشته و درصد حذف فلزات را به بیشترین مقدار خود برساند. در تحقیق حاضر تأثیر مواد منعقد کننده مختلف، عناصر موجود در آب مانند یونهای کلسیم و سولفات بر روی فرآیند کاهش آرسنیک در pH های مختلف موردبررسی قرارگرفت. آزمون جار نیز جهت تعیین مقدار بهینه منعقدکننده و بررسی تأثیر پارامترهایی از جمله pH، نسبت غلظت منعقد کننده، دما، سرعت هم زدن و غیره استفاده شد. درصد کاهش آرسنیک کل در حضور ماده منعقد کننده پلیآلومینیمکلراید 10 تا 15 درصد بیشتر از کلروفریک مشاهده شد. نتایج نشان داد که در صورت استفاده از مواد کمک منعقد کننده پلیالکترولیت درصد کاهش فلز بیشتر افزایش مییابد. مواد محلول موجود در آب تأثیر متفاوتی بر روی کاهش غلظت آرسنیک در کنار تغییرات pH از خود نشان دادند.
آرسنیک,پلی آلومینیم کلراید,پلی الکترولیت,کلروفریک,کلرید آلومینیم
http://www.jewe.ir/article_49052.html
http://www.jewe.ir/article_49052_31e3309896d40b2c89b378fc899fb6de.pdf